به خاطر دزدیده شدن جیمین کل کارهاشون بهم ریخته بود.به جز خودش هم هیچ کدوم شرایط رسیدگی به کارها رو نداشتن.تهیونگ و جونگ کوک کل روز رو وجب به وجب کره رو به دنبال جیمین میگشتن؛یون هم کاری جز گریه و زاری از نمیکرد.بقیه هم یا به حال اون سه نفر رسیدگی میکردن یا دنبال پسر میگشتن.این بین فقط فقط خودش بود تا به کارها برسه.
الان هم بخاطر یکسری از امضای که باید تهیونگ تایید میکرد ،اومده بود عمارت .جوی خیلی بدی تو عمارت جریان داشت.همگی از خستگی و گریه چشمانشون به رنگ خون بود.هر کدوم یه جا تو خودش جمع شده بود و منتظر خبری از پسر فرشته نمای عمارت بود.
به سمت تهیونگ که روی یکی از مبل ها نشسته بود و سرش رو با بین دستاش گرفته بود ،رفت.روبروش نشست و برگه ها رو به سمتش گرفت.
$ اگر میتونستم خودم انجامش میدادم ولی خودت باید حتما بهشون یه نگاه مینداختی.
+مشکلی نیست.واقعا ممنونم .این مدت کل کارها افتاده رو دوشه تو.
$ بالاخره منم باید یه کاری انجام بدم.همون قدر که جیمین برای شما عزیزه برام منم هست.
+دیگه نمیدونم کجا رو بگردم.حتی کشورهای رو که پارک باهاشون معامله انجام میداد رو هم گشتم اما نیست که نیست.اگر پیدا نشه مجبورم برم سرغ دوستای قدیمیمون.
$ شاید اول هم باید همین کار رو میکردیم.ما یکبار دیگ هم مجبور شدیم با همکاری دوستانمون باند پارک رو از بین ببریم.اینبار هم باید بریم سراغ همونا.
+درست میگی ولی اینطوری هویت هر دومون ممکنه لو بره .اون وقت میشیم یه مهره ی سوخته.
$ ولی جیمین ارزشش رو داره ؛مگه نه؟
جکسون وارد سالن شد و به سمتشون رفت.
#قربان ،این پاکت رو یه نفر انداخت تو حیاط و رفت.به بچه ها سپردم ببینن کی بوده.
تهیونگ پاکت رو از جکسون گرفت .داخل پاکت چندتا عکس بود قدیمی توش بود.کمی با دقت تر بهشون نگاه کرد و تو یه لحظه نگاه متعجب شد و به سرعت سرش رو به سمت گونگ یو برگردوند.
$ چی شده؟چرا اینطوری نگاهم میکنی؟چی تو اون پاکته؟
+این تویی؟چرا پارک باید چنین چیزی رو بفرسته؟
گونگ یو که تقریبا هیچ چیز از حرفهای تهیونگ نفهمیده بود،عکس ها رو از دستش بیرون کشید تا ببینه چی تو اون عکساست که اینقدر متعجبش کرده.
یه عکس قدیمی که یه زن و یک مرد در حال بوسیدن همدیگه بودن .روی عکس با ماژیک قرمز نوشته شده بود<به وقت انتقام پارک جونگی>.
+این چیه یو؟چرا پارک باید عکس تو رو در حالی که داری یه زن رو می بوسی بفرسته؟اون کیه؟چه ربطی به پارک داره؟
YOU ARE READING
love me(ویمین)
Actionجیمین،پسری وه بدون دونستن گناهش،هر روز توسط پدرش شکنجه میشه. چی میشه اگر یه روز یه فرشته نجات به زندگیش بیاد و واسه همیشه از دست اون شیطان جهنمی نجاتش بده؟ زمانی درد رو بیشتر حسم میکنیم که چیزی رو از دست میدیم. مثل از دست دادن یکی از عزیزانمون.مثل ا...