پارت بیست و دوم

142 30 5
                                    

صبح قبل از رفتن ،لبتاپ و کتابهای جیمین رو روی عسلی کنار تختشون گذاشت تا پسر نیاز به کمک کسی پیدا نکنه.

دو هفته ای از ثبت نامش تو دانشگاه میگذشت و تهیونگ تونسته بود رییس دانشگاه رو قانع کنه تا با مرخصی این ترم جیمین موافقت کنه.

طی این مدت هم جیمین پیشرفت چشمگیری تو روند درمانش داشت و به جز پاهاش بقیه بدنش به حالت قبل برگشته بودن و میتونست به راحت حرکتشون بده.

با دلبری کردن و اصرار زیادش تونسته بود تهیونگ رو راضی کنه تا با چند تا از استادهاش صحبت کنه و جزواتشون رو بهش بدن تا تو طول روز به جای دراز کشیدن تو تخت خودش رو با اونها سرگرم کنه .اینطوری خیلی هم از درسهاش عقب نمیوفتاد.

تهیونگ هم که دلیلی واسه مخالفت نداشت ،فردای اون روز بعد از صحبت کردن با استادهاش ،جزوات و کتابهاشون رو تهیه کرد و بعد از خرید لبتاپ جدید به عنوان هدیه قبولی پسر ،جیمین رو به خواسته اش رسوند.

هر روز صبح هم قبل رفتن وسایل مطالعه اش رو براش اماده میکرد و بعد از تاکید کردن چند باره به یون برای فراموش نکردن داروهای بیبیش به سمت شرکت به راه می افتاد .

شب هم موقعی که برمیگشت ،تا موقعی اماده شدن شام  ،حرکات و تمرینات ورزشی جیمین رو باهاش کار میکرد.

بعضی موقع ها جیمین موقع تمرین انقدر بی تابی و بهونه گیری میکرد که  جین با عصبانیت اتاق رو ترک میکرد.اما تهیونگ بدون اینکه کلافه بشه و رفتار بدی باهاش داشته باشه ،سعی میکرد با حرف زدن و قربون صدقه رفتن کمی پسر رو ارام تر کنه.

قبلا خودش هم به خاطر شکستگی استخوان پاش مجبور شده بود برای مدتی  این حرکات رو انجام بده؛برای همین به خوبی میدونست که جیمین چقدر موقعی تمرین درد میکشه و همین کلافه و بهونه گیرش میکنه.

پس اصلا باهاش بدرفتاری نمیکرد و تمام تلاشش رو میکرد تا بیبی موچیش حرکاتش رو تمام کنه .

.

.

.

.

.

.

.

.

هیونگ،مطمعنی ته خوشش میاد؟

٪چرا اینقدر از اون توله ببر میترسی؟

*نمیترسم.ولی ...خوب من تاحالا اینکار رو نکردم.اگر بد بشه چی؟اگر ته دوست نداشته باشدش چی؟

٪ببین فسقلی،من تا الان هزار بار موهای خودم و هوسوک و حتی یون رو رنگ کردم.پس خیالت راحت باشه .اینقدر عوض میشی که تا چند روز دوست داری همش جلوی اینه بشینی و به خودت نگاه کنی.راجب ته هم باهات شرط میبندم که از ذوقش تا چند روز سرکار نره و بیست و چهار ساعته بچسبه ور دلت.شانس اوردی که پسری ،واگرنه شاید کارتون به چند تا توله ختم میشد .

love me(ویمین)Where stories live. Discover now