_ ولی چی؟
+ ممنون که تو اتاق رام دادی
_ پوزخندی زد و : هوا داره روشن میشه بخواب
وقتی تهیونگ پلکاش رو روی هم گذاشت کوک خیره به چهرش مکثی کرد و با لبخند چشمانش رو بست
____
چشمانش رو باز کرد و با جای خالی پسر بزرگتر مواجه شد اخماش بهم گره خورده بود و چشمانش پفالو بود از حالت عادی گرد تر
درب اتاق باز شد و تهیونگ با همون استایل راحتی ،تیشرت گشاد مشکی رنگ و شلوار اسپرتش با سینی صبحانه داخل اتاق شد_ من که بیدارت نکردم؟
با لبخند به چهره بامزه کوک به تخت نزدیک شد و سینی رو روی تخت گذاشت و خودشم کنارش نشست
کوک از جاش بلند شد و مقابل تهیونگ روی تخت چهارزانو نشست و لباسش رو صاف کرد
+ نه ، اصلا نفهمیدم کی رفتی
_ معلومه ، تکه ای از نون رو برداشت و داخل دهانش برد : حتی خودم رفتم بیرون منتظر گارسون شدم که زنگ اتاق و نزنه و بیدارت کنه
+ کوک کلافه به تهیونگ نگاه کرد و استکان چای رو از لبش فاصله داد : ممنون آقای کیم !
_ لبخند شیطنت آمیزی زد و به خوردنش ادامه داد
+ دوباره با دیدن چهره تهیونگ یاد خواب دیشب اش افتاد : نگفتی اینجا چیکار میکنیم
_ کره بادام زمینی رو روی تست مالید و بدون اینکه به کوک نگاه کنه : تو فک کن یه بیزنس دارم
+ چه بیزینسی
_ چاقو کره خوری رو کنار ظرف کره گذاشت و لقمشو آماده کرد و در نهایت به چهره پر از سوال کوک خیره شد : دارو
+ بین دو لبش فاصله افتاد و :دارو؟
_ تکه ای از نون تست رو داخل دهانش کرد و : اوهوم
+ ینی ، ینی تو قاچاق دارو میکنی ؟
انگشت اشارش رو به حالت منفی روی هوا تکون داد و وقتی لقمه رو قورت داد گفت : نه ، قاچاق نه . مافیای دارو
+ بلند هینیییی کشید و : مافی....
_ هیسسسسس
+ سعی کرد خودشو کنترل کنه و با صدای آروم تری زمزمه کرد : پس ، پس اونروز توی شرکت؟
_ اره از رقبا بود که به لطف تو شکست خورد
دیگه نمیدونست چی باید بگه، اعتراف روشن و اینقدر واضح تهیونگ بدجور ترسونده بودش، بد از آخرین جمله ای که تهیونگ گفته بود فقط به گوشه ای از سفیدی ملحفه تخت خیره بود و تو فکر بود
_ صبحانتو نمیخوری ؟
+ به تهیونگ با چهره ای کاملا خنثی ولی درگیر بهش نگاهی کرد و : نه!
YOU ARE READING
𝙋𝙧𝙚𝙙𝙞𝙘𝙩𝙤𝙧 [𝙑𝙆𝙊𝙊𝙆]
Random_ چی میبینی؟ * حرفی نزد _ باتوام جونگکوک حرف بزن!! چی میبینی؟؟ + یه روزی ام که خیلی دیر نیست از راه میرسه که بخوای منو بکشی ،.. اما ، اما یادت باشه اون کسی که اندازه تو عاشقه منم ، منم که هنوزم به خاطر سرپا موندن و زنده بودنت کنارت موندم ... ♡ Tel...