𝒫𝒶𝓇𝓉 𝟤𝟧

79 14 0
                                    

؟ بزنششش

_ نمیتونممم

؟ بزن میگمم ، الان نزنی چجوری میخوای بیای وسط میدون

_ نمیتونم، من نمیتونم آدم بکشمم

سر لوله گرم اسلحه به پیشونیش چسبید

؟ اگه نزنی خودتو میزنم

_ نهه! نهه نهه

+ تهیونگ، تهیونگ پاشو! بلند شو داری خواب میبینی

بازوش رو تکون میداد و مدام صداش میکرد اما تهیونگ ترسیده و عرق کرده هنوزم چشمانش بسته بود

+ پاشوو! خوابه تهیونگ پاشو

هینی عمیق کشید و چشمانش رو باز کرد
روی تخت نشست و تو تاریکی به کوک خیره شد

+ خواب دیدی بیا آب بخور

_ من، من نخواستم .. نهه

+ باشه آروم تر، بیرون خوابن

_ من نکشتمش!

بهش نزدیک شد و سرش رو به سینه برهنه اش چسبوند

+ آروم باش، میدونم تو نکشتی

صدای تق تق در زده شد و کوک بلند شد تا در و باز کنه

▪︎چیزی شده ؟

+ بیدارت کردیم هیونگ؟ ببخشید

عینک اش رو در آورد و

▪︎نه، من بیدار بودم دارم پرونده ها رو بررسی میکنم

+ خب پس بیا تو بقیه رو بیدار نکنی

لبخندی زد و داخل شد
تهیونگ با موها و صورت خیس به زمین خیره بود و با نور کم آباژور میشد به راحتی فهمید که حسابی سرخ شده

+ کابوس دیده، بهتری تهیونگ؟

جین کنارش روی تخت نشست و دستش رو گرفت

▪︎چقدر داغی، بهش فکر نکن یه خواب بوده

_ بچه ۷ ساله نمیتونه آدم بکشه

+ چی؟

_ عموم اسلحه رو بهم داد، من نمیخواستم بکشمش
ولی مجبورم کرد به جای اون منو میکشت

+ تهیونگ بهتره بخوابی استراحت کن خب؟

▪︎ اینجوری نمیتونه بخوابه میرم براش قرص بیارم

+ چت شد یهو؟

_ من اولین بار اونجا آدم کشتم

+ کی رو کشتی؟

_ یکی که به کیم عموی ناتنیم خیانت کرده بود و بسته بودش، منو برد اسلحه داد دستم به دستم سنگینی میکرد
من نزدم، تفنگ خودشو گذاشت کنار شقیقه ام کسی نبود میزد

+ تو زدی؟

نگاهش رو به کوک داد و

_ دستم و روی ماشه فشار داد

𝙋𝙧𝙚𝙙𝙞𝙘𝙩𝙤𝙧 [𝙑𝙆𝙊𝙊𝙆]Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin