بلاخره به درب اون مکان باغ مانند رسید و برای دو تا نگهبان گنده ای که جلوی درب بودن 5 تا فلش سو بالا زد ، این رمزی بود که شوگا برای رد شدنش گفته بود .
درب باز شد و کوک به سرعت مسیر سنگ فرش شده تا ویلا رو رد کرد و جلوی ویلا رسید ، ماشین سیاه رنگ تهیونگ رو دید و کنارش ترمز زد
از ماشین پیاده شد و به سرعت داخل شد ، بعد از کلی جواب و سوال به بقیه بادیگارد ها وارد اتاقی شد که شوگا اونجا بود درب رو باز کرد و فقط چهره به خواب رفته و سرخ شده تهیونگ رو دید+ با قدم های کوتاه و دلی پر از لرزش کنارش رسید و شوگاهم کنارش نشسته بود
○ نمیدونم بودنت اینجا درسته یا نه
+ چرا جلوشو نگرفتی ؟
○ بهت زده به لحن تند ولی نگران کوک نگاه کرد : من نبودم
+ دست های سردش رو به پیشونی و گونه تهیونگ گذاشت و لمس کرد : حمام کجاست ؟
○ چی؟
+ تنش خیلی داغه با نگاه کردن بهش و کاری نکردن تبش بالا تر میره ، خطرناکه
○ همین درب سمت چپیه
+ تهیونگ رو به راحتی کالسه ای به آغوش گرفت و از شوگا خواست درب و دوش آب سرد رو باز کنه خودش هم همراهش زیر دوش رفت . به چهره به خواب رفته و آروم تهیونگ خیره بود ، حالا خودش رو مقصر تر از هر وقتی میدونست این چشم های گود افتاده ، رنگ پریده و در عین حال داغ و بی جون دلیلش کوک بود
لباس هاشون به تنشون چسبیده بود و کوک بی توجه به سردی آب به چهره پسر خیره بود○ شوگا که جلوی درب حمام ایستاده بود شاهد صحنه مقابلش با لبخند خبیسانه ای بهشون خیره بود
~ نفس عمیقی کشید و چشمانش رو به آرومی باز کرد
چه حسی داره ؟ چه حسی داره اولین تصویری که بعد از کلی انتظار و بی قراری داشتی ، تصویر همونی باشه که فقط آروزی دوباره دیدنش رو داشته باشی ؟ درمانی میشه برای تن خسته ات و دل بیقرارت .
چندین بار پلک زد تا از توهم بیدار بشه و تصویر جونگ کوکی که به آغوش گرفته بودش و با پیرهن سفیدی که حالا بیشتر شبیه حریر بدن نمایی بود و با اون چشمای تیله ای که بهش خیره بون محو بشه و بتونه نفس حبس شده اش رو از سینه آزاد کنه ، ولی این یک رویا نبود
+ حالت خوبه ؟
این همون صدا بود ... همون صدای مردونه و در عین حال اغوا کننده جونگکوک صدای بهشتی کسی که عاشقش شده
_ جونگکوک؟
قطرات آب با برخورد به صورتش باعث پلک زدن های پشت سر هم اش میشد و این اذیتش میکرد حتی صدم ثانیه ای رو نمیتونست از چیزی که میبینه دریغ کنه حتی اگه یه رویا تو مستی باشه
+ بیشتر از این مریض میشی
ازدوش آب دور شد_ بزارم زمین ، میتونم وایسم
BINABASA MO ANG
𝙋𝙧𝙚𝙙𝙞𝙘𝙩𝙤𝙧 [𝙑𝙆𝙊𝙊𝙆]
Random_ چی میبینی؟ * حرفی نزد _ باتوام جونگکوک حرف بزن!! چی میبینی؟؟ + یه روزی ام که خیلی دیر نیست از راه میرسه که بخوای منو بکشی ،.. اما ، اما یادت باشه اون کسی که اندازه تو عاشقه منم ، منم که هنوزم به خاطر سرپا موندن و زنده بودنت کنارت موندم ... ♡ Tel...