ذهن تاریک[ ویکوک]
زمان آپ : نامشخص
Genre : mystery, crime, angst, romance , dram
داستان نگاشتن دوباره تاریخ به دست وکیل کهنه کار دادگستری سئول
علی رغم تمامی فسادها و بی عدالتی هایی که گریبان پرونده جدید او را گرفته، میتواند جلوی اعدام پسری را ب...
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
ĐΔŘҜ ΜƗŇĐ
پارت بیست و ششم
حقیقت این است که همهی انسانها این تصور را دارند که خدا درست همان طرفی ایستاده که آنها ایستادهاند.
- برتراند راسل
●●●
با دلهره به نتیجه آنالیز صدای دادستان خیره بود. با کلافگی موهایش را عقب فرستاد .
" اینا یعنی چی ؟ من نمیفهمم هیونسو . یه مشت عدد و رقمه"
" صدای دادستان با صدای قاتل ، مو نمیزنه. فرکانس ها کاملا منطبق هستن . این نتیجه ترسناکی بود که میخواستم زودتر ببینی ."
نفسش را حبس کرد و به هیونسو چشم دوخت.
" تو کاملا مطمئنی؟ امکان اشتباه وجود نداره ؟"
با اطمینان خاطر، تایید کرد.
" کاملا مطمئنم. تطابقش نود و هفت درصده "
" باورم نمیشه.. اما چرا ؟ چرا باید .."
" همینو باید بفهمیم. اون چرا باید کای و بکشه؟ جانگ هوآ رو بکشه در حالی که بچه اش و توی شکمش داشته ؟"
"اما شاید همه چیز کار اون نبوده.. "
با گیجی سری تکان داد و پلکهایش را روی هم فشرد که هیونسو با فهمیدن ماجرا، ادامه داد.
" ولی همه چیز حالا معنی میده تهیونگ. ما هیچ مدرکی نمیتونستیم پیدا کنیم ، نه اثر انگشتی نه فیلمی نه عکسی. چرا ؟ چون اون دادستان این پرونده اس و اولین نفریه که به تمام این مدارک دسترسی داره و میتونه به راحتی همه چی و پاک کنه. با یه کلیک ساده، حتی دی ان ای خودش و از توی سیستم پزشکی حذف کرده. میفهمی؟ وای خدای من.. داشته بازی مون میداده"
با اخم به حرفهای مرد گوش می کرد.
" اون داره از جونگین اخاذی میکنه تا قاتل برادرش و اعدام کنه اما در واقع خودش قاتله؟ "