لورا و لیام وارد اتاق شدن و هر کدومشون روی یکی از مبلای قرمز رنگ نشستن.
در بسته و قفل شدم و اون دوتا هوفی کردن. سعی میکردن به هم نگاه نکنن و به در و دیوار خیره شده بودن.
_جنده
_جقی
باهم گفتن دوباره چشماشونو چرخوندن. لیام زیر چشمی به لورا نگاه کرد.
_اونطوری نگاه نکن انگار من زندگیمو بهت مدیونم
_درواقع هستی
_کسی که اینجا مدیونه تویی لیام
و باز هم سکوت. این بحث خطرناک بود برای همین همینجا بستنش تا لورا دوباره گفت.
_تا کی میخوای تحقیرمون کنی لیام؟
_من کسی رو تحقیر نمیکنم لورا. من فقط یادت آوردم بهتر از من نیستی
_من هنوز یه قلب دارم
لیام فقط چشماشو چرخوند. لورا از جاش بلند شد و روبهروش وایساد.
_فکر میکنی نمیدونم هرروز به چشماش خیره میشی؟ بهش نگاه میکنی و بهش میگی چقدر زیباست
_اینا به تو ربط نداره
_ربط داره وقتی داره خانوادهمو به فاک میده
لورا داد زد. اونا هرچقدر که میخواستن میتونستن داد بزنن. چون صدایی از این اتاق بیرون نمیرفت.
_از جلوی چشمم گمشو
لیام با خشم گفت و لورا دوباره خندید.
_اوه حالا منم باید برم. چیه نکنه چشمای منم آبیه؟ نکنه تو چشمای منم مثل چشمای لویی و نایل نمیتونی نگاه کنی؟
_لورا خفه شو
_منم باید باهاشون میرفتم. باید باهاشون ازین شهر لعنتی میرفتم اما موندم. میدونی چرا لیام؟ چون تو اینجا بودی
لورا یکم لیامو حول داد و کلماتشو داد میزد. این حرف دو قرنه که تو دلش مونده.
_بخاطر اینکه لیام همیشه به لورا نیاز داره. چون تو داداشمی و میدونستم بدون من یه روزم نمیتونی دووم بیاری. موندم تا دیوونه نشی. موندم چون بیشتر از هرکسی به تو اهمیت میدم
_نباید میموندی
لیام داد زد و حرف لورا رو قطع کرد. دعواشون قراره بدتر از این بشه و لیام مطمئنه لورا قراره بدتر گریه کنه.
_نباید میموندی چون این لیام، به هیچ لورایی نیاز نداره. این لیام میتونه تا آخر عمرش بدون تو دووم بیاره این لیام... این لیام یه هیولائه. هیچکسم نمیتونه درستش کنه
برای چند دقیقه جفتشون ساکت شدن اما این آخرش نبود. لورا کلی حرف داشت.
_میخوای هیولا باشی؟ باش. میخوای هرروز فاکی زندگیت اون چشمارو تحسین کنی، تحسین کن. اما حق نداری عقده هاتو سر یکی دیگه خالی کنی
YOU ARE READING
fools gold (Ziam)(mpreg)
Fanfictionتو میتونی بهم اخم کنی. بهم بیمحلی کنی. بخاطر ضعیف بودنم مسخرم کنی. میتونی بهم گشنگی بدی. میتونی کاری کنی گریه کنم. کاری کنی که از درد زجه بزنم. تو میتونی خوردم کنی. زیر پات لهم کنی. تو میتونی منو به خاک سیاه بشونی لیام اما با همهی اینا من بازم ع...