Chapter 53

723 100 8
                                    

دراز کشیدم روی تخت راحتم، یه جفت شلوار و هودی طوسی تنم بود، پتومو چسبونده بودم به سینم و به ساعت تیک تاک کن کنار تختم نگاه میکردم. ۱۱:۵۵شب. تقریبا نیمه شب، یعنی زمانی که قراره براساس نامه ای که از هری دریافت کردم برم تو باغچه رز و ملاقاتش کنم.

هری تنها کسی نیست که امروز بهم نامه داده، یه نامه ی مرموز و ترسناک از طرف 'و،ل،ج' امروز بهم رسیده. نمیدونم 'و،ل،ج' کیه یا کین ولی فکر اون مرد یا زن یا اونها باعث میشه از ترس و وحشت حالم بهم بخوره.

با اینکه پرتش کردم تو آشغال نمیتونم از فکرم بیرونش کنم، بیشتر بخاطر اینکه هرکی نامه رو نوشته ارتباطی با قاتل تو دال هوس داره...یا شایدم قاتل بیرون دال هوس.

همه ی دخترا با آرامش خوابن و این باعث میشه خسته بشم. روز طولانیی بود. یه روز طولانی و مشکوک. حرف از مشکوک شد، یه صدایی تو سرم به من درباره ی ملاقاتم با هری تو باغچه رز اخطار میده. انقدر چیز هست تو سرم که نمیدونم روی چه چیزی تمرکز کنم.

وقتی ساعت به نصف شب نزدیک میشد من پتورو از تنم جدا کردم. یه جفت کفش سفید پوشیدم و محتاطانه از اتاق خودم و دخترا اومدم بیرون‌.

از پله های چوبی رفتم پایین و هر پله صدا میداد. امیدوارم دخترارو بیدار نکنم.

به آرومی در آشپزخونه رو باز کردم و پشت سرم بستمش. کلید چراغو چرخوندم و لوستر به اتاق روشنایی بخشید.

ایستادم و به صندلی آشپزخونه تکیه دادم و از در شیشه ای کوچیکی که تو پذیرایی بود و به باغچه رز باز میشد بیرونو نگاه کردم. فقط تاريکی و کمی مه دیده میشد.

نامه هری رو از جیبم بیرون آوردم و دوباره خوندمش.

'سلام عزیزم.
نیمه شب بیا بیرون ببینمت. واقعا باید حرف بزنیم.'

بدون تردید رفتم پذیرایی و سمت در شیشه ای حرکت کردم. به آرومی بازش کردم و رفتم بیرون و پشت سرم بستمش.

به سختی میتونستم تو تاریکی شب اطرافو ببینم، تنها منبع نورم ماه کامل بود که نورش افقی میتابید.

غیر از اینکه نمیشه تو تاریکی چیزی دید هوای برفی هم باعث میشه یخ بزنم. میتونم برخورد ذره های برفو با پوستم حس کنم. نفسام مه تولید میکردن. دستانو کردم توی جیبم و تو هوای سرد میلرزیدم.

دو دقیقه گذشت و هری هنوزم نیومده پس تصمیم گرفتم کمی قدم بزنم تا پیداش کنم. مطمئنم میاد اینجا، همونطور که گفت اون همیشه قول هاشو نسبت به من میگیره.

The Dollhouse | CompleteWhere stories live. Discover now