4.2.14
من لویِ کوچولوم رو
بغل کردم و بین بازوهام گرفتم
و توی صندوق عقب ماشینم گذاشتمش
چون اونا روی صندلی جلو میدیدنش و
ازم میگرفتنش و من
آماده نبودم تا این
دوباره اتفاق بیافته
Mahshid.
DU LIEST GERADE
Blasé ➳ l.s. (persian translation)
Fanfictionمن تمومش نمیکنم، تا وقتی که اون مال من شه.