29

1.9K 425 15
                                    

‌12.2.14

لو بهم گفت وقتی

بچه بود اون کسی بود که

بیشتر بچه ها «زشت» خطاب

میکردنش من تعجب کردم

که اونا اینو میگفتن ازش پرسیدم

میخواد بهشون نشون بدم خودشون چقدر زشتن ولی

گفت اینکارو نکنم و

گفت وقتی حدودا هیفده سالش

بود با پسری آشنا شد که کاملا دیوونه اش

شده بود ولی مشکل اینجا بود که اون

همچین حسی به لو نداشت و لو گفت

این خیلی بهش صدمه زد ولی تصمیم گرفت بذاره پسره بره

و من درباره ی مامانم

که همیشه میگفت قلبم رو دنبال کنم و

قلبم منو به اون رسونده گفتم

لبخند پهنی زد و گونه ام رو چهار

بار بوسید

هیچ وقت خوشحال تر از این

نبودم



Mahshid.

Blasé ➳ l.s. (persian translation)Where stories live. Discover now