بهش نگاه کن؛زل بزن به جایی درست میان چشم هاش...ببین مرز اون اقیانوس آبی، تو رو به کجا میرسونه...
بهش نگاه کن...به تصویر خودت که منعکس شده توی اون سطح صیقل خورده...که نشونت میده هر چیزی رو که ظاهرت تمایل به نشون دادنشون داره...
بهش نگاه کن...ببین تا کجا میتونه همراهیت کنه...نقاب بی تفاوتی ای که به چهرهت زدی...
ببین تا کجا میتونه بروز نده هر چیزی رو که توی بند بند وجودت ریشه کرده ...
لمس کن اون جسم خسته ی به ظاهر بی تفاوت رو...لمس کن و احساس کن سرمایی رو که سلول به سلولش رو پر کرده...
سرانگشت های یخ زدهش رو بگیر و نشون بده اون حسی که مدت هاست پنهانش کردی...
بزار از حس لمس اون سرما سِر بشه احساس پوچی و خلاء ای که همراه اونِ...
فقط یکبار دیگه بهش نگاه کن...نگاه کن و ببین چطور درهم شکسته...
نگاه کن و ببین چطور خون، منجمد شده میان رگای سربستهش...
باز کن اون رگ ها رو...بذار حقیقت بیرون بزنه...بیرون بزنه رو همه جا رو سرخ کنه...سرخ کنه و رهات کنه...
بهش نگاه کن...
.
.
."پس بالاخره گفت...پسر با عرضه ایه...واسه همینه ازش خوشم میاد."
قدم زدن رو بیخیال شد و کنار نایل روی تخت نشست...
"اره...گفت؛ولی ای کاش نمیگفت!نمیدونم باید چی بهش بگم!"
زیپ سوییشرتش رو به بین انگشت هاش بازی میداد...
افکارش از شب گذشته هنوز ارام نگرفته بودند...مدام خودشون رو به دیواره ی ذهن خستهش میکوبیدند...به ذهن مشوش و آشوبش...باید چیکار میکرد!؟خودش هم نمیدونست..."عجله نکن لویی؛ازش وقت خواستی...بهت وقت داده...پس خوب فکر کن؛ببین کدوم راه برات بهتره...فکر کن و ببین میخوای دل بسته ی هری ای باشی که یکی دیگه کنارشه...دل بسته ی کسی که حتی نمیدونی چه حسی بهت داره؛یا کسی که میدونی ازت میخواد کجای زندگیش باشی..."
نایل گفت و جلوتر رفت و کنار لویی نشست.
دستش رو دور گردن اون حلقه کرد و اجازه داد لویی سرش رو روی شانه ی اون بگذاره..."دارم فکر میکنم نایل...دارم فکر میکنم..."
گفت و انگار جرقه ی افکارش زده شد و چراغ سوالاتِ توی ذهنش رو روشن تر کرد...
"اصلا....اصلا اون از کجا میدونست گرایش من چیه که بهم پیشنهاد داد؟!"
متعجب پرسید و سرش رو کمی عقب کشید تا چهره ی دوستش رو واضح تر ببینه...
ŞİMDİ OKUDUĞUN
Change My Mind~L.S [Completed]
Hayran Kurgu"یکم صبر داشته باش، همهچیز تغییر میکنه..." "همهچیز؟! نه...هیچ چیزی عوض نمیشه، مگه اینکه اون لعنتی تغییر کنه..." "پس انجامش بده...نظرش رو تغییر بده..." پابلیش مجدد کتاب کامل شدهی change my mind. نوشته شده در اول فوریهی 2018. پایان، پنجم سپتامبر20...