15

8.5K 1.7K 83
                                    

جونگکوک:حالت چطوره؟

تهیونگ: بهتر

تهیونگ:مرسی واسه جواب دادن به تلفنم و حرف زدن باهام

تهیونگ:و خوندن،صدات مثل مال فرشته هاست

جونگکوک:مرسی

تهیونگ:خواهش میکنم

جونگکوک:مطمعنی حالت خوبه؟اگه چیزی نیاز داری ،تو گفتنش تردید نکن.

تهیونگ:من به یه بغل دوستانه نیاز دارم...

جونگکوک:میدونی که نمیتونم اینکارو کنم،ته

تهیونگ:اره

جونگکوک:متاسفم

تهیونگ:نه نه عیب نداره،میفهمم.ما حتی تاحالا همدیگرو ندیدیم. بغل دوستانرو فراموش کن.

جونگکوک:دوس داری بدونی چه شکلیم...

تهیونگ:چی میخوای بگی؟

جونگکوک:خب،آه

جونگکوک:بیخیال

تهیونگ:میخوای عکس به هم بدیم؟

جونگکوک:این بهت کمک میکنه؟

تهیونگ:نمیخوام اینکارو بخاطر حال من بکنی.میخوام وقتی اماده ای بفرستیش، باشه؟

جونگکوک:اره،باشه

جونگکوک:ببخشید

تهیونگ:معذرت خواهی نکن.تو فقط خجالتی ای

تهیونگ:جونگکوکِ مورد علاقم

جونگکوک:منم یه تهیونگ مورد علاقه دارم

تهیونگ:واقعا؟

جونگکوک:اره

جونگکوک:تهیونگ مورد علاقم تهیونگه

جونگکوک:خودمونی،بامزه،عجیب و تهیونگ ازاردهنده که هم زمان احساسی و اسیب دیدس

جونگکوک:این تهیونگ مورد علاقه منه

این زمانی بود که تهیونگ احساسش کرد.
اون پروانه هارو تو دلش حس کرد.
_________________________________________
جونگکوک خجالتی میپسندم(:

Wrong numberWhere stories live. Discover now