تهیونگ:کجایی؟
جونگکوک:تو پاساژ
تهیونگ:کجای پاساژ؟
جونگکوک:رو یه کاناپه
تهیونگ:اون کاناپه کجاست
جونگکوک:روی زمین
تهیونگ:اگه بهم بگی کجایی واست غذا میخرم
جونگکوک:حتی اگه بهت نگم کجا ام واسم غذا میخری
تهیونگ:نمیخرمجونگکوک:میخری،تو عاشقمی
تهیونگ:تو منو دوست داری؟
جونگکوک:دارم
جونگکوک:
جونگکوک:میبینی چقدر دوستت دارم؟
تهیونگ:میبینم، بیبی ،میبینم
جونگکوک:بیا قایم موشک بازی کنیم
تهیونگ:چی،نه
جونگکوک:اگه برنده شی ،یه جایزه میگیری
تهیونگ:جونگکوک:همونجایی که هستی بمون
جونگکوک:اگه پیدام کنی،من بهت یه بوس میدم
تهیونگ:یه بوس؟ (خر شد رفت😂)
جونگکوک:هممم
تهیونگ:باشه
تهیونگ:بیا بازی کنیم
جونگکوک:
جونگکوک:اگه میتونی پیدام کن
تهیونگ:میکنم
تهیونگ:و وقتی میکنم،بهتره اون بوسرو بهم بدی
_________________________________________
پارت بعد احتمالا خیلی زود اپ شه و طولانی تره*Enjoy yourself🧡
YOU ARE READING
Wrong number
Fanfictionناشناس: هنوز نمیتونم باورت کنم.ما سه سال باهم قرار میزاشتیم. سه سالِ لعنتی ،این هیچ معنی ای برات داشت؟ خب، برای من داشت. من اون همه زمانو صرف تو کردم وقتی میتونستم کار بهتری کنم هیچ ایده ای نداری چقدر ازت متنفرم جونگکوک: آم جونگکوک: شماره اشتباه؟ **...