تهیونگ:هی جونگکوک
جونگکوک:بله؟
تهیونگ:همه چی اوکیه؟
جونگکوک:منظورت چیه؟
تهیونگ:فقط اینکه این چند روز اخیر به نظر...متفاوت میای
تهیونگ:از اکثر اوقات ساکت تری
تهیونگ: هم اینکه اونقد چت نمیکنیم
تهیونگ:حالت خوبه؟
تهیونگ:فنام دارن واست مشکل درست میکنن؟
جونگکوک:نگران نباش هیونگ،من خوبم.
جونگکوک:من فقط سرم شلوغه،همش همینه
تهیونگ:مطمعنی؟
جونگکوک:اره،نگران نباش ته
تهیونگ:باشه،ولی اگه چیزی مشکلی هست بهم بگو،من برای تو اینجام
جونگکوک: میگم،نگران نباش
جونگکوک: من خوبم(:
_________________________________________
منتظر پارت بعد باشید💖
YOU ARE READING
Wrong number
Fanfictionناشناس: هنوز نمیتونم باورت کنم.ما سه سال باهم قرار میزاشتیم. سه سالِ لعنتی ،این هیچ معنی ای برات داشت؟ خب، برای من داشت. من اون همه زمانو صرف تو کردم وقتی میتونستم کار بهتری کنم هیچ ایده ای نداری چقدر ازت متنفرم جونگکوک: آم جونگکوک: شماره اشتباه؟ **...