تهیونگ:دو ماهه شدن مبارک!
جونگکوک:دو ماهه شدن واسه تو ام مبارک.
تهیونگ:داشتم فکر میکردم
جونگکوک:مراقب باش،این خطرناک ب نظر میاد
تهیونگ:میدونسم میگیش
تهیونگ:همونطور که میگفتم
جونگکوک:تو چیزی نگفتی
تهیونگ:اوه مای گاد،کوک
تهیونگ:خفه شو
تهیونگ:همونطور که داشتم مینوشتم،داشتم فکر میکردم که ما شاید باید باهم یه فیلم ببینیم
تهیونگ:و الان نگو که"ولی ته،بهترین دوست من،چطوری میتونیم اینکارو کنیم وقتی من همچین بیبی بوی خجالتی ایم؟"
تهیونگ:نگرانش نباش،به اونش فکر کردم
تهیونگ:ما یه فیلم انتخاب میکنیم و همزمان باهم شروع میکنیم به دیدنش،وقتی پای گوشی ایم.
تهیونگ:پس؟
جونگکوک:من پایم
تهیونگ:واقعا؟
جونگکوک:سه تا از چیزای مورد علاقم تو یه چیز؟رو من حساب کن
تهیونگ:3؟
جونگکوک:فیلم دیدن،تو تخت موندن و تو
جونگکوک:شت،چطوری یه پیامو پاک میکنن؟تهیونگ:باتم
جونگکوک:(فامیلیت هر چی که هست)تهیونگ،قسم میخورم اگه یبار دیگه بهم بگی باتم،بلاکت میکنم
تهیونگ:کیمه
تهیونگ:کیم تهیونگ
تهیونگ:و جونگکوک؟
جونگکوک:چیه؟
تهیونگ:تو یه باتمی
Would you like to block taehyung?
YES* NO
_________________________________________
💖
YOU ARE READING
Wrong number
Fanfictionناشناس: هنوز نمیتونم باورت کنم.ما سه سال باهم قرار میزاشتیم. سه سالِ لعنتی ،این هیچ معنی ای برات داشت؟ خب، برای من داشت. من اون همه زمانو صرف تو کردم وقتی میتونستم کار بهتری کنم هیچ ایده ای نداری چقدر ازت متنفرم جونگکوک: آم جونگکوک: شماره اشتباه؟ **...