13...چرا نگاهشو از من میدزده؟!

817 161 6
                                    

*×*×*×*×*×*×*×*×*×*×*×*×*×*×*×*×*×

فضا تاریکه
توی تاریکی هیچ چیز جز چهره تهیونگ معلوم نیست
صدای بچه همه جارو پر کرده
تهیونگ توی اون تاریکی میخنده
دستای یه دختر از پشت گره میخوره روی کمرش
خنده تهیونگ عمیق تر میشه
تهیونگ گره دستای دخترو باز میکنه و برمیگرده به سمتش
حالا دیگه نمیتونم چهره اشو ببینم
اروم صداش میزنم:

"وی
تهیونگ
صدامو میشنوی؟
ته برگرد کارت دارم"

اشکام راه خودشون رو به سمت گونه ام پیدا میکنن
میخوام داد بزنم
سعی میکنم با تمام وجودم فریاد بزنم تا توجه تهیونگ رو جلب کنم
ولی نمیتونم
انگار یکی صدامو دزدیده
تن صدام انقدر پایینه که فقط خودم میتونم بشنومش
به سمتش میدوام ولی به جای نزدیک شدن بهش ازش دورتر میشم

*×*×*×*×*×*×*×*×*×*×*

با شوک از خواب بیدار میشم
به تهیونگ نگاه میکنم
بالاسرم بود و داشت سعی میکرد منو از کابوسم بیدار کنه

ته: "خوبی کوک؟ چیزی نیست فقط خواب بد دیدی"

دستشو روی شونم میکشید تا ارومم کنه
صورتم خیس از عرق بود
درحالیکه اشک بعدی میومد تا به خیسی گونم اضافه کنه از جام بلند شدم و تهیونگ رو با محکم ترین حالتی که درتوانم بود توی بغلم فشردم
برام سخت بود جلوی اشکامو بگیرم با درد از ته خواهش میکردم:

"ته نباید ترکم کنی.. قول بده.. قول بده"

با فشار دستم میخواستم تهیونگو توی خودم حل کنم. تهیونگ برخلاف همیشه اعتراض نکرد
دستشو روی کمرم کشید و گفت:

"اروم باش کوک
من هیچ جا نمیرم
فقط خواب دیدی
من همیشه اینجام
همیشه کنارتم"

دماغمو بالا کشیدم و تهیونگو از حصار دستام ازاد کردم آستینشو کشید جلو و اشکامو پاک کرد.

_"ترسیدم
فکر کردم رفتی"

+"کجا برم دیوونه
من تازه تورو پیدا کردم"

تهیونگ اینو گفت و بوسه ای به گونم زد
لبام که به لبخند باز شد ته فرصتشو غنیمت شمرد و سیل بوسه های بعدیش رو روونه ی صورتم کرد
خوب که مطمئن شد غم نگاهم جاشو به خنده داد ولم کرد

ته: "حالا چیکار کنیم؟.. خواب منو که پروندی.. همه اشم باعث دردسری.. گفتم امشب اینجا نمیمونم ها هی اصرار میکنی.. حالا خوابم نمیبره.. فردام باید تو چرت قرارداد جدیدمو ببندم"

تهیونگ ترسناکم برگشته بود و من مطمئن شدم که کاملا از فضای خواب فاصله گرفتم

_"نظرت چیه انقدر خسته ات کنم که بیهوش شی؟"

سرمو به ته نزدیک کردم و با بوسیدن لباش مانع از ادامه اعتراضاش شدم
بوسه گرممون منو از فضای سرد خوابم دور کرد
و من هنوزهم امیدوار بودم که این خوابا فقط کابوس های معمولی زندگیم باشن.
.
.

DREAM ~ BTS ✔Where stories live. Discover now