_تو چیزی میدونی نه؟
مستقیم تو چشمای هوسوک زل زدم. حسم اشتباه نیست اون بیش از حد مشکوکه
هوسوک: خب نمیشه گفت چیزی میدونم.. ینی این حرفایی که شما میزنید هیچ کدوم برای من اتفاق نیافتاده.. من زندگی خیلی معمولی ای دارم فقط..
_فقط چی؟
هوسوک: چطور بگم شاید باور نکنید
_این چند وقته انقدر اتفاقات عجیب غریب برام افتاده که اگه بگی اینی که تو آسمونه خورشید نیست بلکه یه لامپ بزرگه که ادیسون نصب کرده باور میکنم
هوسوک: خب چیزی که من میخوام بگم انقدرم وحشتناک نیست
_خوبه پس بگو
هوسوک یه نگاهی به من و یه نگاه به نامجون انداخت. هنوزم دودل بود به هر حال شروع کرد به توضیح دادن
هوسوک: من نمیدونم چی بگم، اینکه گفتی خواب میبینی برام جالب توجه نبود تا موقعی که اسم افرادی که تو خوابت میبینی رو گفتی راستش این اسما برای من آشنان.. ینی خیلی آشنا..
_چطور؟ جایی شنیدیشون؟
هوسوک: جایی نشنیدم من فقط استفاده اشون کردم.
نامجون: خواهش میکنم درست حرف بزن بیشتر داری گیجمون میکنی
هوسوک: ببینید من دارم یه رمان مینویسم که توش هفتا پسر شخصیت اصلی ان و اونا همین اسمایی رو دارن که شما گفتید..
هوسوک به سرعت توضیح داد و نفس راحتی کشید
پس اینطوری بود.. حالا مطمئنم هوسوک نفر ششم ماست
نامجون: اسم ما چی؟ اسم ما دو نفرم استفاده کردی؟
هوسوک: اره.. البته دوتا تشابه اسمی اونقدرام عجیب نبود تا زمانیکه هر هفتا اسم مشابه شد و تعجب کردم
_ببینم تو داری داستان مینویسی نه؟ حتما یه چهره کلی برای شخصیت های داستانت تعریف کردی میتونی برامون شرحشون کنی؟
هوسوک: خب مطمئن نیستم.. اگه بخوام بگم.. شما تقریبا شبیه تصورات منید..
_مارو نگو.. مثلا یونگی رو بگو
هوسوک: یونگی داستان من قد متوسط.. جثه ریز.. موهای مشکی.. خنده لثه نما..
نامجون: خودشه.. قطعا خودشه.. وای مورمورم شد
_تو دقیقا ادرس یونگی ای رو دادی که ما میشناسیم.. میخوای من بگم جیمین داستان تو چه شکلیه؟ قد متوسط.. لبای پر.. دستای کوچیک.. احتمالا بالرین یا رقاص یا..
هوسوک: واااای خودشه.. پشمام پسر.. بازم بگو تهوینگ چی؟
تک سرفه ای کردم.. بازیش گرفته؟!
_خب تهیونگ.. لبای خوشگل.. چشمای خوشگل.. دماغ خوشگل.. ابروی خوشگل.. کلا صورت خوشگل.. حتی دندوناشم خوشگله.. دستای کشیده.. وای صداش.. صدای خوشگل.. گو..
YOU ARE READING
DREAM ~ BTS ✔
Fanfictionچی میشه اگه اعضای بنگتن باشن اما بنگتنی نباشه؟! [کامل شده] کوکوی + یونمین خلاصه: چی میشه اگه اعضای بی تی اس باشن اما بی تی اس نباشه؟ چی میشه اگه هرکدوم درحال زندگی خودشون باشن بدون اینکه همدیگه رو بشناسن؟! چی میشه اگه سختی آیدول بودن و دردسرهای عاش...
