20

739 129 12
                                    

خواننده های عزیز سلام.
میدونم سر این داستان خیلی اذیتتون کردم و وقفه انداختم بین آپ کردنش اما اینبار به خودم قول تا تمومش نکردم آپ نکنم. و بالاخره بعد از رنج های بسیاااارررر تموم شد. به خاطر شما و به علت اینکه بهتون قول دادم این داستان رو حتما تموم میکنم این کارو کردم. حالا اگه جایی نیاز به ادیت داشت بهم بگید.
برام کامنت بذارید
.
.
.
.

نفس عمیق کشیدم و سعی کردم هیجانم رو کنترل کنم باورم نمیشه اینجا و تو این موقعیت تونستم ببینمش!
این دیدار، کیم سوکجین، میتونه به معنی پایان دردها و مشکلاتم باشه. این شخص میتونه کلید تمام جوابا باشه.

درست نفهمیدم دارن درباره چی حرف میزنن اما سوکجین داشت با عصبانیت جواب مرد رو میداد

"من خودم با پدرم صحبت میکنم شمام بهتره هرچه زودتر به بازیگر زنگ بزنید و بگید برای بستن قرارداد برگرده."

سوکجین میخواست از در خارج بشه که بعد از چند قدم دوباره به سمت مردی که کارگردان خطابش میکرد برگشت

"در ضمن دیگه هرگز طبق حرف پدرم یا هرکس دیگه ای روی من حساب باز نکنید!! هرگز!"

به محض حرکت سوکجین به سمت در منم خودمو مشغول دیدن تابلو توضیحات روی دیوار کردم. با خارج شدن سوکجین سریع حرکت کردم تا تعقیبش کنم، میخواستم به تهیونگ خبر بدم اما ترسیدم سوکجینو گم کنم پس سوار ماشین شدم و اول روی دنبال کردن سوکجین تمرکز کردم.

ماشین جلوی شرکت بزرگ و معروفی که درباره اش زیاد شنیده بودم توقف کرد، جین از ماشین پیاده شد و وارد شرکت شد. منم پشت سرش حرکت کردم که گوشیم زنگ خورد. ندیده میتونستم حدس بزنم تهیونگه و احتمالا خیلی عصبیه تماسو رد کردم تا تو وقت مناسب تری جوابشو بدم.

داشتم به زیرنظر گرفتن جین ادامه میدادم که یکی از نگهبانا مانع عبورم شد

"ببخشید اقا شما اجازه ورود ندارید"

یه نگاه به نگهبان و یه نگاه به جین که داشت از دیدرسم خارج میشد انداختم. به هرحال هرجا که میرفت و هرچقدر که کار داشت از همین در برمیگشت پس حرف نگهبان رو گوش دادم و از محوطه شرکت خارج شدم.

توی ماشین درحالیکه منتظر خروج جین بودم شماره تهیونگ رو گرفتم

_الو ته

+کجایی؟

تو جمله تهیونگ سوال و عصبانیت موج میزد

_ببخشید یهو کار اضطراری پیش اومد برام مجبور شدم برم

+چه کاری؟! حالت خوبه؟

حتما نگرانم شده بود

_من خوبم فقط باید به یه کار مهم رسیدگی می...

+چه کاری مهم تر از من؟!!!!

خب حالا فقط موج عصبانیت رو حس میکنم

DREAM ~ BTS ✔Where stories live. Discover now