سلام
خواستم يه معرفي بكنم داستانو هرچند شايد كسي نخونه
اينا فقط يه سري ايدست كه توي ذهنم بود و داشت اذيت ميكرد پس تصميم گرفتم بنويسمش
واقعا اميدوارم دوستش داشته باشيد بچه ها و مرسي ازتون كه هستيد تا بتونم بنويسم
كلا از وقتي يادم بوده به همه ميگفتم Z صدام كنن كه ربطي به زين نداشت پس ممنون ميشم اينجوري صدام كنيد اگه خواستيد.
ممنون كه خونديد
Z