سلام. ايندفعه يه سلام خوشحال.
خب يه كم سخته. فاير اند استون به عنوان اولين كاري كه توي پابليك منتشر ميكنم و سومين رمانم تموم شده و من دارم روي بعدي كار ميكنم. اپ كردن اخرين پارت واقعا برام سخت بود و از يه طرف خوشحالم كه با خيال راحت ميتونم ادامه ي استوري بعد رو بنويسم و از همينجا ازتون خواهش ميكنم بهش فرصت بديد تا بره جلو.
يه سري حرفا بود كه ميخواستم بهتون بزنم.
طبق قانون اول كليشه بايد تشكر كنم.
اين سخت ترين بخششه. چه جوري ميتوني از ادمايي كه وقتشونو بهت دادن، به قلمت اعتماد كردن و نظراتشونو باهات شير كردن تشكر كني؟ نميشه. جبران نميشه ولي واقعا ازتون ممنونم. مرسي كه ايرادامو گرفتيد و برام كلي انرژي فرستاديد و واقعا از ته دل ميخوام بازم كنارم بمونيد و داشته باشمتون.
و يه تشكر ويژه از عسل. اگر شما اين داستانو با حداقل غلط املايي و تايپي خونديد همش به خاطر وجود ادمي مثل عسله. ميدونيد چرا؟ عسل با دقت تمام استوري رو ميخوند و ايراداي تايپي و املاييشو به من ميگفت و من اديت ميكردم.
باري كه از روي شونه ي من برداشتي خيلي سنگين بود. ازت ممنونم دختر. بابت اديتاي خفنت كه برام درست كردي و نميدوني چند بار ديدمشون ازت ممنونم. بابت اينكه بهم كمك كردي و باهام حرف زدي تا حالم بهتر باشه ، بابت اينكه كنارم بودي و صادقانه نظر دادي ازت ممنونم. تو بي نظيري و اميدوارم بازم كنارم باشي.
خب حالا براتون بگم خود فاير اند استون از كجا شروع شد.
شايد جالب باشه كه بدونيد فاير اند استون يه بار پارت اولش اپلود شد و بعدش پاكش كردم.
حتي پارت اولش ( توي دومين باري كه اپلود شد) ليام تاپ بود ولي ديدم نه نميتونم باهاش ارتباط بگيرم و شد ايني كه الان ميبينيد.
تمام تلاشم اين بود كه مثل اين داستانا نشه كه زين به ليام ( يا برعكس) ميگه من حالم ازت به هم ميخوره عكساتم پاره كردم بعد نويسنده ١٠ روز اپ نميكنه يهو اتش عشق فوران ميكنه و ازنظر زماني استوري توي روز بعده. نميدونم بهش رسيدم يا نه ولي بدونيد تلاشمو كردم ( سوتفاهم نشه منظورم استوري خاصي نيست.)
بگذريم بيايد راجع به بوك بعد صحبت كنيم.
حدودا يك هفته ي ديگه دو تا پارتشو با هم اپ ميكنم و اينجا بهتون ميگم كه بريد و ببينيد دوست داريد بخونيدش يا نه ولي لطفا از چند پارت اول قضاوتش نكنيد.
همون جوري كه توي نظرسنجي خواستيد زين تاپه. هرچند من واقعا معتقدم هر رابطه ي نرمالي بين يه زوج گي شيرينگه ولي خب اينم يه كليشه ي ديگست كه كارو براي نويسنده و خواننده راحت ميكنه.
در كل از لحاظ محتوا سعيم حول محور چند تا نكته بود.
عشق يه ادمو بهتر ميكنه ولي تغيير نميده.
باتم يه موجود گوگولي نيست و يه مرده مثل تاپ.
دوستي ارزندست.
ادمارو قضاوت نكنيم( خيليا به لوك شك داشتن)
بعضي وقتا خانواده ي ادم از دشمن هم دشمن ترن.
بعضي دوستي ها ارزششو دارن كه جونتم بابتش بدي.
و...
بقيش به عهده ي شما.
همين:)
منتظر استوري بعد باشيد و چون من پارت معرفيشو اينجا اپ ميكنم لطفا فاير اند استون رو از توي لايبريتون ريموو نكنيد.
با عشق و سپاسگزاري
Z
