hop 19

101 45 19
                                    

نمی‌دانم ماه است یا سال.

ففط می‌دانم که دیگر حس پروازی نیست.

که دیگر خوشی و آسودگی نیست.

جادویم را از دست می‌دهم.

تو ساحره‌ی من بودی.

بعد رفتنت دیگر جادویی اثر نکرد.

دیگر چیزی اثر نکرد.

سیگار هایم را پک می‌زنم.

تو رفته‌ای.

هزارمین تکرارِ مضحک روز هایم رفتن توست.

تو، رفته‌ای.

سال‌هاست کوله بارت را جمع کرده‌ای و بی‌هیچ نشانی فقط رفته‌ای.

جادویم را از دست داده‌ام.

جادویم را از دست داده‌ام...

••••••••••

:lose mage

معنیِ تحت اللفظی‌ش میشه از دست دادنِ جادوگر که البته از دست دادن جادو معنی می‌کنن.

این یه عبارت کنایی هست که مفهوم از دست دادن جادو و حس مواد مخدر رو میده.

وقتی برای اولین بار یه اعتیاد آور مصرف میشه بسته به نوعش حس خاص و خارق‌العاده‌ای به آدم میده. البته اکثرشون می‌رسن به حس سبکی و پرواز و بی‌وزنی.

وقتی برای دومین بار یا گاها سومین و چهارمین بار همون ماده مصرف میشه دیگه هیچ‌وقت اون حس اولیه رو به آدم نمیده. درسته که اون جادو دیگه نیست و اصطلاحا بهش میگن "lose mage" ولی شخص اعتیاد پیدا می‌کنه به مواد.

برای اعتیاد پیدا کردن هم از این عبارت استفاده میشه.

دلیل نام‌گذاریِ فن‌فیکشن هم همینه.
حسی که هیچ‌وقت دوباره تجربه نمیشه و آدم تا آخر عمرش توی خماری‌ش می‌مونه. حسی که انگار جادوت رو برای همیشه از دست میدی.

درست مثل شخصی که از دستش میدی، مثل رابطه‌ای که می‌میره، مثل دوستی که نفس‌هاش خاموش میشن، مثل حسرتی که برای قلبت باقی می‌مونه و تمنای دوباره لمس کردنش.

من مدام در حال "از دست دادن" هستم. برای همین شده losing...

Losing Mage [ZOUIS]Where stories live. Discover now