Prologue

2.2K 152 37
                                    

[
تو از ناکجاآباد ظاهر شدی و باعث شدی احساس کنم خوشبخت ترینم.

تو باعث شدی من عاشق شم ، من بهت اجازه دادم ... اما این احمقانه ترین کاری بود که انجام دادم؛ چون الان طلسمم کردی و نمیتونم ازت دور باشم.

نمیتونم  رهات کنم.

دارم دیوانه میشم چون ....

من قبلاً ازدواج کردم.

و تو ....

معشوقهٔ من هستی.


All Rights Reserved: @Yojenlisaaa
Thanks for letting me Translate your story!<3

_______________________

این فیک قراره خیلی براتون خاطره انگیز بشه،
ازش حمایت کنید^3^

𝑻𝒉𝒆 𝑴𝒊𝒔𝒕𝒓𝒆𝒔𝒔Where stories live. Discover now