قسمتی از فیک : مثل یه روشنایی اومدی تو تاریکی زندگی من تو یهویی اومدی و منو از اون تاریکی دنیای خودم کشیدی بیرون، تو تکتک دیوارایی که دورم چیده شده بودن رو خراب کردی و قلبم و روحمو تصرف کردی. ولی الان 6 ماهه که اون لبخندت و چشمهای گربه ایت که منبع انرژی من بودن رو ندیدم.... ********** °اینو فهمیدم که گاهی وقتا افشا کردن حقیقت میتونه بهترین انتقام باشه. ******** کاپل اصلی :جنسو کاپل فرعی :چهلیسا. **** وضعیت = تمام شده.