لیسا که با سردرگمی به گون و سرنگ توی دستش نگاه می کرد گفت: دارین چی کار میکنین؟؟
جیسو گفت: فقط عقب واستا و بهم اعتماد کن!
لیسا عقب ایستاد و گذاشت گون سرنگ رو به بازوی جنی تزریق کنه
اشکی از چشم هاش پایین چکید. چرا کسی که همیشه باید درد می کشید جنی بود؟؟
جیسو لبه تخت نشست و موهاش رو از جلوی صورتش کنار زد: تموم شد لیسا. اثر واکسن خنثی میشه. تموم شد
لیسا درحالی که سعی میکرد اشک نریزه جلو اومد و دست جنی رو توی دستاش گرفت. دستاش هنوزم سرد بود
- تا چند ساعت دیگه بدنش به دمای عادی برمیگرده و حالش خوب میشه. گون براتون غذا میاره
جیسو گفت
اونم می تونست بفهمه این چقدر برای لیسا سخته
به طرف گون اشاره کرد و هر دو از اتاق خارج شدند...
##################################
لیسا همونطور که جنی رو توی آغوشش گرفته بود آروم گریه می کرد.نمی دونست چقدر شده که داره گریه می کنهمدام موهای جنی رو نوازش می کرد یا می بوسیدش. دوست داشت فرشته کوچولوش دوباره چشم هاش رو باز کنه تا خیالش راحت بشه
بدن جنی دیگه سرد نبود ولی هنوز هم بی حال خوابیده بود. لیسا می دونست جنی ممکنه تا چه حد درد کشیده باشه
پیشونی جنی رو بوسید و آروم گفت: پاشو فرشته کوچولو! غذا سرد میشه هوم؟
ولی حرکتی از جنی ندید
اشک هاش دوباره شروع به ریختن کردند. گونه جنی رو با سر انگشتاش نوازش کرد: ببخشید که مجبوری این همه درد رو تحمل کنی.اگه می تونستم همه درداتو مال خودم می کردم تا دیگه اینطوری نبینمت!
دست جنی رو جلوی صورتش آورد و روی انگشت هاش رو بوسه زد: چشم هات رو بازکن جنی.من دارم میترسم!
پیشونیش رو به پیشونی جنی چسبوند و دوباره اشک هاش شروع به ریختن کردند
-لیسا...
وقتی اسم خودش رو شنید به جنی نگاه کرد: جنی؟
جنی تکون آرومی خورد و چشم هاش رو باز کرد
لیسا که بالاخره خیالش راحت شده بود صورت خیس از اشکش رو پاک کرد و گفت: خوبی؟ درد نداری؟
جنی جوابی نداد.خیلی بیحال بود طوری که احساس می کرد ده ها کیلومتر دویده
-می خوام بلند شم...
جنی گفت و لیسا کمکش کرد بلند بشه
هر دو نشستند و لیسا سر جنی رو به سینش چسبوند
همونطور که داشت موهاش رو نوازش می کرد گفت: جنی...
جنی نگذاشت لیسا حرفش رو کامل کنه و گفت: من خوبم لیس.چیزیم نیست
YOU ARE READING
sweet punishment (jenlisa)
Fanfictionهمه ی ما توی زندگی اشتباه های زیادی مرتکب شدیم که به ناچار مجازات اون ها رو هم چشیدیم.طوری که اگه به عقب برگردیم هرگز دیگه اون اشتباه رو تکرار نمیکنیم.اما لیسا حتی اگر به عقب برگرده باز هم همون اشتباه رو تکرار میکنه همون اشتباهی که مجازاتش شیرین تری...