سرم پایین بود و به غر غر های پروفسور پارک گوش می دادم.
صورتم سیاه و پر از دوده بود و یکم از یونیفرم سفیدم سوخته بود.
پروفسور پارک داد زد:هی تو !!اصلا داری گوش می کنی چی می گم؟؟
-بله اما پروفسور دستم خیلی میسوزه
دروغ گفتم.سوزش دستم زیاد نبود.فقط فکر می کردم لایق این همه داد و بیداد نیستم.مگه چی کار کردم؟؟
پروفسور جواب داد:اصلا کاش اون دستت جزغاله می شد تا دیگه از این کارا نمی کردی.فکر نکردی ممکنه چه انفجاری رخ بده؟؟اگه اینجا می رفت رو هوا تو جواب میدادی؟؟تو با کدوم عقلی می خواستی اون دو تا ماده رو با هم مخلوط کنی هااا؟؟؟؟
-من فقط می خواستم یک چیزی رو امتحان کنم.ببینین پروفسور اگه یگم از این ماده و یکم از...
-ساکت شو دختره احمق.تو از رو نمیری نه؟دارم میگم ترکیب اونا انفجار به بار میاره می دونی اگه جلوتو نمی گرفتم و فقط یک قطره دیگه از اون می ریختی تو محلول چی میشد؟
خواستم چیزی بگم که پروفسور چویی گفت:فقط برو بیرون همین حالا!
با کمال میل پروفسور منم خوشم نمیاد اینجا وایستم تا ریخت خوشگلتو ببینم!
از اتاق بیرون اومدم و پشت در با چند نفر از کار کنا مواجه شدم.ظاهرا داشتن گوش می کردند.
-چرا اینجا جمع شدین مگه کار ندارین؟
-ما میخواستیم بیایم تو این اتاق چون بقیه اتاقا خالی نبودن
جوابی ندادم و فقط از کنارشون رد شدم.رفتم به جای همیشگیم.خلوت ترین قسمت آزمایشگاه.
از اینکه چقدر راحت میتونم برای کسایی که از خودم بزرگترن رییس بازی در بیارم خندم گرفت.البته خب من هیچ وقت از حدم جلو نمی رفتم یا زور گویی نمیکردم.
-هی لیسا!
سرمو به طرف صدا چرخوندم و دو نفر از همکار هامو دیدم.بهشون لبخندی زدم و بلند شدم.
نامجون که بعد از من جوون ترین فرد آزمایشگاه بود گفت:باز چه دست گلی به آب دادی خانم پروفسور
-هیچی بابا پروفسور پارک زیادی بزرگش کرد.فقط یک انفجار کوچیک بود
-آره .برای تو انفجار کل شهر هم انفجار کوچیکیه
نایون گفت و به طرفم لبخند زد
-چیزی شده که اومدین دنبالم؟
نامجون جواب داد:یک جلسه فوریه.گفتن همرو خبر کنیم
**************************************************
همه تو اتاق کنفرانس جمع شده بودیم.همهمه بود و همه درباره اینکه چرا یک جلسه فوری برگزار شده بود بحث میکردند.
YOU ARE READING
sweet punishment (jenlisa)
Fanfictionهمه ی ما توی زندگی اشتباه های زیادی مرتکب شدیم که به ناچار مجازات اون ها رو هم چشیدیم.طوری که اگه به عقب برگردیم هرگز دیگه اون اشتباه رو تکرار نمیکنیم.اما لیسا حتی اگر به عقب برگرده باز هم همون اشتباه رو تکرار میکنه همون اشتباهی که مجازاتش شیرین تری...