لیسا با دیدن عکس های توی گوشیش سعی کرد خودشو کنترل کنه و جیغ نزنه
نایون عکس برگه های پروژه رو براش فرستاده بود و زیرش هم یک پیام گذاشته بود:سورپرایز!
لیسا می خواست به نایون زنگ بزنه اما با یاد آوری اینکه اون شاید الان مشغول کار باشه منصرف شد
عکس هارو باز کرد و نگاهشون کرد
از اونجایی که نایون دو سه تا برگه بیشتر نفرستاده بود لیسا چیز واضحی نفهمیده بود ولی این آزمایش واقعا خیلی متفاوت بود.لیسا تا حالا همچین چیزی ندیده بود
اینجا اولین باری بود که لیسا از اینکه توی یک آزمایشگاه غیر قانونی کار می کنه ترسیده بود...
***************************************************
نصف شب بود.لیسا از ساعت 10 شب شروع به پیام دادن به نایون کرده بود و بعدش هم مدام داشت زنگ می زد اما از نایون جوابی دریافت نمی کرد
احساس می کرد از استرس حالت تهوع داره.می ترسید بلایی سر نایون اومده باشه.خودش میدونست بالایی هاشون از اینکه اطلاعات به بیرون درز کنن چقدر بدشون میاد.برای لیسا حتی تصور اینکه به خاطر فضولی های اون سر نایون بلایی اومده باشه هم از خودش متنفرش می کرد
لیسا تصمیمش رو گرفت.ساعت دوازده و نیم شب بود.می تونست وارد آزمایشگاه بشه.باید می فهمید نایون در چه حالیه
لباس هاشو عوض کرد از اتاقش بیرون اومد و آروم در رو بست.از راهروی تاریک تیمارستان آروم به طرف آزمایشگاه به راه افتاد...
فلش بک
امروز چون روز اول پروژه بود کارهای آزمایشگاه زود تر تعطیل شد و ساعت ده شب همه توی تخت هاشون بودند
نایون با خودش فکر می کرد الان موقعیت خوبی برای عکس گرفتن از برگه هاست
نیم ساعت صبر کرد تا آزمایشگاه تر خلوت بشه و بعد آروم و بی سرصدا به طرف اتاق مورد نظرش به راه افتاد
آروم در اتاق رو باز کرد و وارد شد
کشوی میز رو کشید و باز کرد و لای برگه ها به دنبال برگه های پروژه گشت
چند تا برگه بیرون کشید و ازشون عکس گرفت
هنوز از سه تا برگه بیشتر عکس نگرفته بود که صدای پایی شنید
صدا داشت هی نزدیک تر و واضح تر می شد
نایون گوشیش رو خاموش کرد و زیر میز رفت
منتظر بود تا یکی در رو باز کنه اما صدا کم کم دور شد تا جایی که دیگه شنیده نشد
نایون نفس حبس شده اش رو بیرون داد.نباید بیشتر از این اینجا می موند
YOU ARE READING
sweet punishment (jenlisa)
Fanfictionهمه ی ما توی زندگی اشتباه های زیادی مرتکب شدیم که به ناچار مجازات اون ها رو هم چشیدیم.طوری که اگه به عقب برگردیم هرگز دیگه اون اشتباه رو تکرار نمیکنیم.اما لیسا حتی اگر به عقب برگرده باز هم همون اشتباه رو تکرار میکنه همون اشتباهی که مجازاتش شیرین تری...