پارت بیست و دوم (هم خونه)

674 157 263
                                    


قبل از خوندن:

((جملات بین "" حرفهای ذهن راوی داستانه و
جملات بین **حرفهای اومگا و یا آلفای راوی))

کاور رو دیدین؟؟؟؟ من مرگگگ
______________

*جونگکوک*

آیو با عصبانیت روی زمین ضرب گرفت:

¶نمیفهممت کوک؟! چه رفتاری از من دیدی که فکر کردی ممکنه تهدیدی برای رابطه ات با جین باشم هان؟

میدانستم حق کاملا با اوست:
×من واقعا ازت معذرت میخوام آیو...

¶یک هفته کوک!!! یک هفته عین یه مزاحم دکم کردی!

کمی صدایش راپایین آورد:
×ما با هم خوابیدیم خوب که چی؟ جفتمون مست بودیم و عصبی! روز بعدش مثل دوتا آدم عاقل تصمیم گرفتیم فراموشش کنیم. این دلیل نمیشه به محض آشتی کردنت با جین با من مثل یه انگل رفتار کنی! ناسلامتی ما بغیر از دوست شدن شریک هم شدیم!

سعی کردم خرابکاری بزرگم را کمی درست کنم:
×میفهمم جیوون، میفهممت. خودمم نمیدونم چم شده بود، من جلوی جین هیچوقت نرمال رفتار نمیکنم.

صورت آیو کمی از گرفتگی درآمد:
¶رابطت با جین چطوره؟

دستی توی موهایم کشیدم:
×خوب، اون یا نمیبخشه یا اگر ببخشه دیگه در مورد اتفاقی که افتاده حرف نمیزنه. از اونجا که بخاطر هیت بیموقع اش شروع فاز قرنطینه کامل کمی به تعویق افتاده اینروزا بیشتر وقتشو برای جلسات روان درمانی میزاره.

¶وقتی فاز قرنطینه شروع بشه تو چیکار میکنی؟

سکوت کردم حتی فکر به آن قسمت ماجرا دیوانه ام میکرد.

با گرفته شدن دستم نگاهم را به چشمان زیبای آیو دادم:
¶اینجا نمون کوک. ممکنه دیوونه بشی و باز یه خرابکاری دیگه بکنی. برو آمریکا اینجا موندنت خیلی ریسکی و خطرناکه.

لبهایم را بهم فشردم:
×اونجا هم تنهایی از فکر دیوونه میشم.

تکانی به دستهایمان داد:
¶اشکال نداره! در عوض ممکن نیست بیای و همه چیزو بهم بریزیی. اصلا منم باهات میام! مگه نه اینکه قراره شرکتهامون رو بهم پیوند بدیم؟ منم برای انجام کارای اولیه باهات میام اینجوری سرتم گرم میشه. هر وقتم خواستی دیوونه بازی در بیاری من هستم و جلوت رو میگیرم!

دستش را کمی فشردم، فکر بدی به نظر نمیامد:
×باشه همینکارو میکنیم.

*. *. *. *. *. *. *.

*سوم شخص*

پروفسور پارک جرعه ای از قهوه اش نوشید:
§چرا نذاشتی جیهوپ بیشتر پیشت بمونه؟

جین انگشتهایش را در هم گره کرد:
+نمیخوام با دیدن رنج کشیدنم آسیب ببینه.

پارک فنجان را روی میز گذاشت و کنار جین به مبل تکیه داد:
§مگه اون خودش منبع آرامشت نیست؟

the Second sonWhere stories live. Discover now