13 نوامبر
"آبی یا صورتی؟" سوا بدون اینکه سرشو بالا بیاره درحالی که با دقت لاک مشکی رنگ رو روی ناخون انگشت اشارش میکشید گفت آبی جین تیشرت صورتی رو تنش کرد و وارد سالن شد.
خودشو روی مبل سفید رنگ سالن انداخت و به لاک زدن سوا نگاه کرد" چرا پس جونگکوک نمیاد الان فوتبال شروع میشه" سوا کناره ناخونشو که سیاه شده بود پاک کرد شونه هاشو بالا انداخت " دیگه باید پیداش بشه"
جین ریموت رو برداشت و درحالی که کانال هارو بالا پایین میکرد دستشو پشت گردنش کشید سوا در لاک رو بست و همونطور که ناخونای کوتاه مشکی رنگشو فوت میکرد کنار جین نشست" چخبر از ماموریت عشق مخفی" سوا خودش رو به اون راه زد "نمیدونم راجب چی حرف میزنی " جین با شیطنت ابروهاشو بالا داد "اومم باشه دیگه چخبر"
سوا برای اینکه ذهن جین رو از تهیونگ منحرف کنه چیزی سرهم کرد و گفت" میخوام خونمو عوض کنم" البته این تا حدودی حقیقت داشت اما هنوز اونقدی که باید روش فکر نکرده بود جین کمی جا خورد کامل به سمت سوا چرخید "خونتو برای چی میخوای عوض کنی " سوا نگاهشو از ناخوناش گرفت و به جین دوخت
"نمیدونم رو مخمه اینکه هر روز باید پله هاشو بالا برم خسته کنندس تازه تمیز کردنش سخته " جین متفکر سرشو تکون داد "تو اصلا خونتو تمیز نمیکنی سوا" سوا چشم غره ای به پسر بغل دستش رفت " من به یه خونهی کوچیک با یه اتاق بدون هیچ پله ای نیاز دارم" جین تو همون حالت قبلش مونده بود" خونه ی الانتم یه اتاق داره "
سوا مشتی از پاپ کورن روی میز برداشت درحالی که میخورد به جین نگاه کرد تازه متوجه تیشرت صورتی اون شد " من گفتم آبیه " جین هم بیخیال مشتی از پاپ کرن ها برداشت و گفت" صورتیو دوس داشتم " این که جین صورتیو دوس داره کاملا مشخص بود توی تمام دیزاین سفید طلایی خونه رگه هایی از صورتی کمرنگ و ملایمی دیده میشد.
روی کاناپه سفید چند کوسن صورتی قرار داشتن توی آشپزخونه نصف وسایل صورتی بودن حتی تابلوی بالای تلوزیون هم نقاشی مینیمالی از یه فلامینگوی صورتی بود با صدای زنگ در جین از جاش پرید درحالی که داشت خودشو آماده میکرد تا سر جونگکوک برای دیر رسیدنش غر بزنه درو باز کرد چهره ی خندون جونگکوک روبروی جین نمایان شد
" میزاشتی دوساعت دیگه میومدی" جونگکوک لحن کنایه ای جین رو نادیده گرفت بدون اینکه لبخند بزرگشو پاک کنه اونو تو آغوش گرفت و داخل شد، باکس شیش تایی نوشیدنی رو دست جین داد تا به نوعی ساکتش کنه که صد البته موفق بود.
سوییشرت مشکی رنگ اسپورتشو دراورد و همراه جین وارد سالن شدن سوا با دیدن جونگکوک لبخندی زد دسشو براش تکون داد جونگکوک مثل همیشه سوا رو در اغوش گرفت و کنارش نشست بوی عطر اسپورت و خنک جونگکوک دقیقا مخالف عطر گل یاسی بود که توی خونه ی جین جاری بود
YOU ARE READING
𝐁𝐨𝐝𝐲𝐠𝐮𝐚𝐫𝐝 |ᵏⁱᵐ ᵗᵃᵉʰʸᵘⁿᵍ
Fanfiction[ Complete ] boy x girl لی مین سوا مامور اموزش دیده ای که توی کار خودش مهارت بالایی داره و حالا میخواد برا اولین بار بادیگارد بازیگر معروف کیم تهیونگ بشه