𝐁𝐨𝐝𝐲𝐠𝐮𝐚𝐫𝐝 |ᵏⁱᵐ ᵗᵃᵉʰʸᵘⁿᵍ

Chapter 26

سوا وارد اتاق جلسه شد،چند صندلی توسط جونگکوک یونگی و چندین نفر دیگه که از جلسه ی قبل هنوز توی اتاق بودن پر شده بود ،سوا سلام آرومی زمزمه کرد و کنار جونگکوک جای گرفت "جلسه چطور بود؟ " سوا اینو پرسید و دستشو بین موهای آشفته ی جونگکوک کشید و به عقب حالتشون داد.

پسر که به نظر خسته میومد چشم هاشو بست و گفت " امشب تیم یک فردا صبح هم تیم دو میرن" سوا سرشو تکون داد " مواظب خودت باش جونگکوک چیزیت نشه" پسر لبخندی اطمینان بخش زد و گفت" من تاحالا هیچیم نشده" سوا سرشو تکون داد و با لحن خاصی گفت" درسته.. پارسال کی یه ماه تو بیمارستان بود؟" جونگکوک خواست چیزی بگه اما منصرف شد. " خیلی خب حالا "

یونگی نگاهی به ساعت مچیش کرد با ورود نامجون از جاش بلند شد" خیلی خب لیست اسامی افرادی که به صورت کارآموز آزمایشی در کنار نیرو های رده بالا قرار میگیرن رو اعلام میکنم. سون جی و شااون وو همراه جئون جونگکوک امشب اعزام میشن. شین یو ، پارک شون و چان ته همراه کیم نامجون به ماموریت های آینده فرستاده میشن ... " با صدای رعد و برق حواس سوا توسط بارونی که شروع شده بود پرت شد، هر چند دقیقه یک بار نور زیادی از پنجره های دودی و تیره به چشم می‌خورد.

" پرونده کارآموز هارو برسی کنید مامور لی و مامور کیم ازتون آزمون میگیرن و درصد هاتونو ثبت میکنن تا میزان پیشرفتتون بعد از کارآموزی محاسبه بشه" با حرف یونگی سوا نگاهشو از پنجره گرفت و به پسری که به سمتش میومد دوخت "سلام من پارک جیمینم از ملاقاتتون خوشبختم " جونگکوک سرتاپای پسر رو از نظر گذروند به نظر میومد از ورودی های سال قبل باشه سوا از جاش بلند شد با پسر بامزه ی روبروش دست داد " خوشبختم جیمین میتونم پروندتو ببینم؟" پسر پرونده ای که توی دستش بود رو به سوا داد و منتظر به اون نگاه کرد.

دختر مشغول خوندن اطلاعات جیمین شد پسر 22 دوساله بود و یک‌سال سابقه توی کی سی داشته، از سازمان کوچیکتری آموزش دیده بود و بعد به کی سی اومده بود ویژگی های شخصیتی اون زیاد بود، سوا بیخیال اون قسمت شد و به صفحه ی بعدی رفت. 49 درصد خطا توی هدف گیری عدد نسبتا بزرگی بود، با بلند شدن نامجون و حرکت اون به سمت در بقیه دنبالش راه افتادن سوا درحالی که هنوز درصد های جیمین رو چک میکرد به دنبال نامجون از اتاق بیرون رفت، از گوشه ی چشم جیمین رو دید که مثل جوجه اردک دنبالش راه افتاده.

نامجون طبقه ده رو فشرد و به سوا که کنار ایستاده بود نیم نگاهی انداخت سوا بعد از اینکه پرونده رو تموم کرد اونو بست، اوضاع جیمین اونقدرا هم بد نبود درواقع سوا انتظار چیز های بدتریو داشت اما تا حدودی امیدوار شده بود. با ایستادن آسانسور اول سوا و بعد نامجون از اون خارج شدن، سوا جلوتر به سمت اتاق تمرین رفت، کارتشو روی لیزر قرار داد و درو باز کرد.