4 دسامبربرخلاف انتظارش اينبار جین تولدی بزرگ نگرفته بود، مثل بقیه مهمونیاش شلوغ نبود و خبری از دخترهایی با لباس های باز که اون وسط درحال عرض اندام باشن نبود.
دست سوجینو کشیدو همراه خودش به داخل خونه برد، به سمت سالن اصلی که سمت راست بود چرخید و با دیدن صحنه ی روبروش متوجه شد اشتباه میکرد، درحالی که به پسرا و دخترایی که زیر رقص نور وسط سالن میرقصیدن نگاه میکرد به این فکر کرد اینجا جای مناسبی برای سوجینه؟
" سوا!" با دیدن مینهو یکی از ابروهاشو بالا داد و نیشخندی زد " عا ببین کی اینجاس" مینهو آروم خندید به شونه سوا زد با دیدن سوجین خم شد" وای تو باید سوجین باشی" دختر بچه با دیدن مینهو دستشو دور پای لخت سوا انداخت و بهش چسبید، خودشو پشت اون پنهان کرد سوا دستشو لای موهای سوجین کشید.
" یکم خجالتیه" تو گوشه ی ذهنش یادداشت کرد تا حتما برای سوجین وقت مشاور بگیره" سوجین مینهو دوستمونه" این جمله یه جورایی اختراع تهیونگ بود و خب جواب داده بود، سوجین قدمی جلو اومد " سلام اسم من مینهو عه" سوجین نگاهی به دست دراز شده ی مینهو کرد و آروم باهاش دست داد " منم سوجینم" مینهو با لبخند پررنگ صاف ایستاد.
" دوس پسرت کو؟ " مینهو لبخند دندونمایی از سوال سوا زد " نمیدونم پیش دوستاشه" درحالی که بین جمعیت نگاه میکرد ناامیدانه گفت "پیداش نمیکنم... ولی جونگکوک اونجاست " سوا ابروشو بالا داد و به طرفی که مینهو اشاره میکرد نگاهشو چرخوند، جونگکوک روی مبل روبروی ی محوطه ای که بقیه درحال رقص بودن نشسته بود و لیوانش با حرکت آرومی تو دستش میچرخوند.
سوجینو بلند کرد "من باید گوش یکیو بپیچونم" با قدم های بلند به سمت جایی که جونگکوک نشسته بود رفت و روبروش ایستاد، نگاه پسر از روی زمین کنده شد " عا سوا.. " سوا سوجینو تو بغلش بالا کشید و برای جدی تر بودنش اخماشو توهم کشید " جئون جونگکوک چطور جرعت میکنی همینطوری ساکت جمع کنی بری؟" صدای سوا بلند بود و سوجینو میترسوند.
جونگکوک از جاش بلند شد و دستشو بین موهاش کشید، کلافگی از چهرش مشخص بود " من سرم شلوغ بود..." سوا نذاشت پسر حرفشو تموم کنه " اگه سرت شلوغه اینجا چیکار میکنی؟" جونگکوک این پا اون پا کرد و به چهره ی شاکی سوا نگاه کرد، قطعا نمیتونست از زیر توضیح دادنش به سوا در بره.
نگاهشو روی سوجین که با ترس خودشو به سوا چسبونده بود چرخوند "میشه تنها صحبت کنیم؟ " سوا پشتشو به جونگکوک کرد تا چهره آشنایی ببینه و بتونه سوجینو بهش بسپاره با دیدن جین به سمتش پا تند کرد خیلی سریع سوجینو با لیوان مشروب که تو دست جین بود جا به جا کرد"سوجینو بگیر" اینو گفت و بی توجه به ناله ی ریز سوجین به خاطر دور شدن از سوا به سمت جونگکوک رفت.
YOU ARE READING
𝐁𝐨𝐝𝐲𝐠𝐮𝐚𝐫𝐝 |ᵏⁱᵐ ᵗᵃᵉʰʸᵘⁿᵍ
Fanfiction[ Complete ] boy x girl لی مین سوا مامور اموزش دیده ای که توی کار خودش مهارت بالایی داره و حالا میخواد برا اولین بار بادیگارد بازیگر معروف کیم تهیونگ بشه