part 18: فوتبال

253 57 155
                                    


یونگی بطرز نامحسوسی تیکه ای گوشت بیشتر توی قاشق جیمین گذاشت و چشمکی بهش زد

جیمین هم لبخند بزرگی روی صورتش نشست و بازی پاهاش و با پاهای یونگی شروع کرد و بطرز کشنده ای (از نظر یونگی) پاهاش و به آلفا میمالید و سعی میکرد اغواش کنه که کاملا هم موفق بود و یونگی تا حد زیادی تحریک شده بود

چند دقیقه‌ای سکوت بینشون ادامه داشت و فقط صدای برخورد قاشق و ظرف و چاپ استیک و لیوان میومد تا اینکه نامجون با صدای بلندی پرسید: راستی چانیول تو پی تی سی رو واسه چی میخوای؟

چانیول اهی کشید: کار ماشینی که با یونگی شروعش کردیم تقریبا تموم شده فقط مونده بدنه و جزئیات سیستمش و اوکی کنیم.. اگه یه پی تی سی داشته باشیم خیلی خوب میشه

بکهیون با نارضایتی گفت: ماشین یجوری نیست؟ من اصلا به عمرم یکیشونم ندیدم نمیشد همون جت و بسازین؟

چانیول: نمیشه حق با یونگیه واسه جت ساختن کلی از قبل اماده سازی و دم تشکیلات خوب میخواد و بعدشم خیلی به دنیای مدرن نزدیکیم واسه استفاده از جت.. تو رادار براحتی پیدامون میکنن و درجا میزننمون خیلی ریسکیه حتی براحتی با تکنولوژیشون میتونن جتمون و کنترل کنن و یکاری کنن تو دنیای مدرن فرود بیایم

جین: حالا ماشینه چه شکلی هست؟ مثل جت کار باهاش راحته؟

چانیول: اره دقیقا مثل جته داخلش میشینی بهش یه ادرس میدی و چندتا دکمه میزنی

جونگکوک: واااه خیلی خفنه واقعا خیلی خوبه تونستین انقدر سریع یدونه ازش بسازین

چانیول: اره خیلی خوبه ولی هنوز کامل کامل نشده و یه مشکلات جزئی داره.. مثلا نقشه و مکانی که ما بلد بودیم و تونستیم وارد سیستمش کنیم محدود به همین روستا و چندتا روستا بالاتره.. اگه بخواییم یدونه جامعش و داشته باشیم، باید دورتر از اینجا بریم و راجب بقیه ی مناطق یاد بگیریم

همه بغیر از یونمینی که کاملا تو یه دنیای دیگه بودن، سری تکون دادن

همین حین قاشق بکهیون زمین افتاد و وقتی که خم شد تا برش داره با دیدن پای جیمین که روی عضو یونگی بود و بهش فشار می اورد غافلگیر شد و به سرفه افتاد

Brave New WorldWhere stories live. Discover now