گیج شده و با هزاران فکر تو سرش، در و باز کرد تا یونمین داخل بیان.
.یونگی به پسرک کیوت اپسیلون نگاه کرد و تو دلش به تهیونگ حق داد که نخواد به بازیافت بفرستتش.. زیبایی این اپسیلون چیزی نبود که بتونی راحت تو خیابون ببینی، حتی الفایی که تا این حد زیبا باشه هم کم بود
جیمبن لبخندی زد و با لحن ارومی به اپسیلون گفت: بیا اینجا معاینت کنیم
یونگی: اسمش چیه؟
تهیونگ نگاهی به جونگکوک انداخت که بهش خیره شده بود و اروم گفت: جونگکوک
یونگی سری تکون داد و به چیپش نگاهی انداخت: همه چی عادیه ..
جیمین لنز پزشکیش و به کار انداخت و سر تا پای بدن اپسیلون رو نگاهی انداخت و اسکن کرد: هیچ مورد بیماری ای یافت نشد.. مشکلی نداره و مریض نیست فقط کمی بدنش ضعف داره.. کارهایی که بهش میگی رو خوب انجام میده؟
تهیونگ: ا اره..نمیدونم.. یعنی فکر کنم من میرم سرکار نمیبینمش زیادجیمین: تا حالا ندیدی دستاش بلرزه؟
تهیونگ: چرا زیاد اینطوری میشه
جیمین سری تکون داد و به تهیونگ گفت: دستت و بیار جلو داروهاش و برات وارد کنم
( روی ساق دستشون یه سیستمی وجود داره که با اون میتونن هر کاری بکنن مثل وصل شدن به نت و وصل شدن به سیستم های دیگه و ... مثلا اینجا جیمین نسخه رو برای تهیونگ مینویسه و تهیونگم سریع اون و از داروخونه ی انلاین سفارش میده)
تهیونگ: دارو؟
جیمین: چندتا ویتامین و داروی تقویتی مینویسم براش با چند تا دمنوش گیاهی.. میدونم چیز عجیب و کمیابیه اما علائم سوتغذیه داره
یونگی: مگه اپسیلون ها سوتغذیه میگیرن؟
جیمین دست راست تهیونگ و گرفت و نسخه ی مجازیش و نوشت: اره غذا نمیخورن و هر چی لازمه ماه به ماه بهشون داده میشه اما بعضی هاشون مثل اینکه بدنشون به ویتامین های بیشتری احتیاج داره
صدای زنگ در بلند شد و تهیونگ رفت تا داروها رو تحویل بگیره و یونگی برای خودشون مشروب ریخت
تهیونگ داروها رو به جیمین نشون داد: کِی باید چی بخوره؟
جیمین: دستور عمل هاش و وارد سیستم خودش میکنم تا اگه خونه نبودی هم سر وقت بخورتشون، دوتا هم تزریقی نوشتم براش الان بهش میزنم
تهیونگ: چیز دیگه ای نیست که نیاز باشه بهش بدم؟
جیمین خندید: چرا دمنوش جینسینگ هم شنیدم خوبه
أنت تقرأ
Brave New World
أدب الهواة(completed) couples: taekook, yoonmin, namjin, hopemin genres: dystopian, smut, fantasy, angst, romance خلاصه: سال ۲۴۵۰ میلادی... یه دنیای مدرن که برای ادمای سیصد سال قبل یه کابوس حساب میشه! یه زندگی دقیقا مخالف اون چیزی که در قرن بیست و یک وجود دا...