سلام :)
حالتون چطوره؟
چیزی از این بچه یادتون مونده؟مدت زیادی نبودم، التیام رو ناخواسته رها کرده بودم گوشه اتاق و بعد خودخواسته هر بار که از کنارش رد میشدم غصه میخوردم ولی دستمم به سمتش دراز نمیکردم.
با اینکه میشه دلایلی ردیف کرد ولی دلیل و توجیه برای این فاصله انداختن نمیارم چون اشتباه اشتباهه.
معذرت میخوام گودوها♡
ممنونم که اینجایید.دوباره آپ کردن رو شروع میکنم تا اینبار این بچه به سرانجام برسه.
دستم خورد کاور قبلی رو پاک کردم پس براش یه کاور جدید گذاشتم. کدومش قشنگ تره؟ :>
(کاور این چپتر کاور قبلیِ التیامه)از پاییز ممنونم~
BINABASA MO ANG
Heal
Fanfiction[از لحظه ای که عاشقت بشم ساعت شنی برعکس میشه؛ ریختن دونه های شن جای انتظارِ دوست داشته شدن، خبر از جدایی میده.] التیام: بهم آوردن شکستگی و شکافتگی؛ مرمت کردن یا مرمت یافتن چیزی شکسته.