ساغر عزیزم تولدت مباااارررکککک
این پارت تقدیم به تو ... این کادوی تولد رو از من بپذیر
ෆ╹ .̮ ╹ෆෆ╹ .̮ ╹ෆෆ╹ .̮ ╹ෆ
روی تخت لی یول نشسته بود و پاهاش رو دراز کرده بود و کتاب میخوند. لی یول گفت:"هانا!"
هانا بهش نگاه کرد و لی یول گفت:"تو واقعا مشکلی نداری اگر که باباهامون با هم ازدواج کنن؟"
هانا پلک زد و بعد آروم گفت:"چه مشکلی؟"
-:"اینکه بابام جای مامانت رو بگیره مثلا."
-:"من هیچ وقت مامانم رو ندیدم. پس مشکلی ندارم."
-:"درسته!"
و سر تکون داد و بعد سریع گفت:"یا اینکه وقتی میریم مدرسه بگن با مامانت بیا ولی تو جای یه مامان و بابا، دو تا بابا داری!"
هانا کتابش رو بست و فکر کرد و گفت:"خب ... نمیدونم."
-:"حس میکنم یه جوریه! نرمال نیست."
هانا گفت:"ولی به نظرم باحاله."
لی یول متعجب گفت:"واسه چی؟"
هانا سمتش برگشت و چهارزانو نشست و گفت:"ببین، همه یه مامان دارن و یه بابا و ما دو تا بابا داریم. این خودش یعنی ما مثل بقیه نیستیم و این باحاله! من هیچ وقت دوست نداشتم مثل بقیه باشم."
لی یول بهش نگاه کرد و گفت:"واقعا؟"
هانا سر تکون داد و لی یول گفت:"ولی من میخوام مثل همه باشم. همین که مامان نداشتم و مامانم زود رفته بود همیشه اذیتم میکرد."
و چونه ش بخاطر بغض لرزید. هانا گفت:"خب اینکه مامانامون نیستن یکم برامون سخت بوده. ولی ما بزرگ شدیم. الان باباهامون همدیگه رو دوست دارن. بعد مثلا چه تفاوتی ایجاد میشه؟"
لی یول سوالی نگاهش کرد و گفت:"خب ما همیشه میخواستیم مثل خانواده باشیم. الان هم مثل خانواده ایم. حالا اینکه باباهامون ازدواج بکنن یا نه، فرقی نداره. داره؟"
لی یول آروم گفت:"نداره. ولی نمیتونم ببینم بابام کس دیگه ای رو بغل میکنه و میخوابه."
و سرش رو پایین انداخت. هانا گفت:"خب، برای اون میتونیم نقشه بکشیم."
و با شیطنت به لی یول نگاه کرد. لی یول گفت:"چه نقشه ای؟"
-:"بریم وسطشون بخوابیم."
لی یول متعجب به هانا نگاه کرد و هانا گفت:"مثل اون شب، هر 4تامون کنار هم میخوابیم."
-:"ولی اونطوری ..."
هانا حرفش رو قطع کرد و گفت:"اونطوری کنار هم نمیخوابن. تو هم ناراحت نمیشی."
لی یول سر تکون داد و گفت:"باید فکر کنم."
ŞİMDİ OKUDUĞUN
Fathers' problems (Completed)
Hayran Kurguزندگی مجردی خیلی سخت نیست ولی زندگی بعنوان یه پدر تنها و مجرد خیلی سخته ... اینکه بتونی یه بچه رو بزرگ کنی و حواست به همه چیز باشه تا اون بچه احساس کمبود نکنه، خیلی سخته. و ما دو تا پدر داریم با افکار متفاوت و روش تربیتی متفاوت ... پارک چانیول ۳۶ سا...