سلام
با یک بوک دیگه خدمت رسیدم 😃حقیقتا این فیک چون فشار زیادی بخاطر حجم مطالب روم نیست، خیلی بهتر برام قابل نوشتن هست .
پس نگران نباشید ، من چند پارت آماده دارم که بتونم هر هفته یک پارت تحویل چشم های خوشگل تون بدم .👀
********
ت
وضیحات ::
کاپل : همونطور که متوجه شديد، کاپل این فیک تریسام هست و ما دوتا جونگکوک داریم که یکی شون الفا و دیگری امگا هست .
پس اگر از این دسته از داستان ها خوش تون نمیاد لطفا بوک ترک کنید . چون یه عالمه فیک قشنگ دیگه هست که مطابق میل و نگاه زیبا تون باشه .
ژانر : ژانر داستان زندگی روزمره است و شیرینی بچه بزرگ کردن نشون میده . با اینکه قسمتی ازش اسمات و امپرگ هست ، ولی کُل داستان شامل نمیشه .
درضمن این یک مینی فیک با پارت های کوتاه هست و قرار نیست خیلی رو جزئیات تمرکز کنیم.
***********************
ایشون جونگکوک کوچولوی ما هستن
یه امگای نرم و کیوت پنج ساله 💗
.
.
.کیم جانگ ووک
همسر الفای کیم تهیونگ
شغل : مکانیکی ماشین های مسابقه و راننده رالیسن : صد ساله
.
.
.
کیم تهیونگ
همسر الفای جانگ ووک
شغل : دکتر علوم آزمایشگاهیسن : صد و سی ساله
.
.
.یک نکته دیگه هم اضافه کنم که امگا های این دنیا ، مثل خانم ها تو دنیای واقعی دچار یکسری محدودیت ها هستن .
مثل حقوق زنانی که تو واقعیت وجود داره ، برای امگا های این فیک هم دفاع از حقوق امگا ها صدق میکنه .********************
YOU ARE READING
❣𝐂𝐮𝐭𝐢𝐞 {ᵛᵏ}
Fanfiction{فصل اول اتمام یافته} یه امگا و دو آلفا جفت بودن !؟ این شرایط وقتی به نهایت بدشانسی میرسید که اون دو آلفا سرپرستی جفت کوچولو موچولو شون رو از یتیم خونه به عهده میگرفتن ؛ اونم درحالی که نفرت عمیقی به بچه ها داشتن . یعنی تهیونگ و جانگووک میتونستن ا...