The price of a wrong love

68 24 3
                                    

لطفا قبل از خوندن ووت بدید و کامنت یادتون نره
کیوتی ها.

همونطور که روش خم شده بود، دستش رو توی موهاش فرو کرد و با کشیدنشون، سرش رو بالا آورد. برای بار آخر لب هاش رو بین لب هاش برد و عمیق بوسیدشون. وقتی احساس کرد بلاخره میتونه از لب هاش دل بکنه، عقب رفت.

نگاهش به چهره خسته و خابالودش انداخت و پیشونیش رو عمیق و آروم بوسید. دستش رو نوازش وار توی موهاش کشید و با شیفتگی به چهره اش نگاه کرد.

_ خیلی خسته ای....یکم بخواب...من همینجام

لبخندی که در جواب حرفش ازش گرفت، ضربان قلبش رو تند تر از قبل کرد. آه اون پسر با یک لبخند کوچیک میتونست اون رو تا مرز یک سکته قلبی هول بده. بوسه دیگه ای به پیشونیش زد و به خواب رفتنش رو تماشا کرد.

وقتی از خوابیدنش مطمئن شد، روی تخت نشست و نفسش رو بیرون داد. دستش رو دراز کرد و سیگار و فندکش رو از روی عسلی کنار تخت برداشت.

میدونست اگه بیدار بشه به خاطر سیگار کشیدنش بهش غر میزنه، ولی برای جمع و جور کردن افکارش بهش احتیاج داشت. سیگارش رو روشن کرد و اجازه داد مثل همیشه توی افکار بی پایانش غرق بشه.

نمیدونست چندمین نخ سیگارشه ولی میدونست مدت زیادیه که توی سکوت شب که فقط صدای نفس های ضعیف پسر خوابیده روی تخت، کمی روش خراش میندازه، به فکر فرو رفته.

قبل از روشن کردن سیگار بعدی، دست هایی دور بالا تنه برهنه اش پیچیده شد و سرش روی کتف هاش قرار گرفت. توی سکوت دست پسر رو توی دستش گرفت و بوسه ای پشت دستش زد.

_ بیدارت کردم؟

سوالش رو پرسید ولی بلافاصله ازش پشیمون شد. صدای خش دار و گرفته اش به وضوح نشون میداد تعداد زیادی سیگار رو خاکستر کرده.

+ بازم سیگار کشیدی؟ اونم انقدر زیاد؟

صدای خابالود و متعرض پسر، لبخند رو روی لب هاش نشوند. بوسه دیگه ای به دستش زد و دلجویانه زمزمه کرد.

_ متاسفم فکرم خیلی درگیر بود

+ دلیل نمیشه ۱ بسته کامل سیگار رو دود کنی

_ ببخشید

سکوت پسر باعث شد کمی سرش رو به طرف بچرخونه تا بلکه موفق بشه از دلش در بیاره. ولی قبل از دیدن چهره اش، صدای سرفه هایی که مشخص بود تا همین الان هم به زور جلوشون رو گرفته، قلبش رو توی سینه اش فشرد.

لعنتی پاک فراموش کرده بود پسر موردعلاقه اش به خاطر مشکل ریه اش، به بوی سیگار شدیدا حساسه.

با باز شدن دست هاش از دور بدنش، سریع به طرفش چرخید و یک دستش رو روی بازوش و دست دیگه اش رو روی صورتش گذاشت.

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Sep 20 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

imagine YizhanWhere stories live. Discover now