ووت و نظر یادتون نره کیوتی ها.
(پارت ۲ ایمجین angel fly)میدونست اینکه بازم پدرش میخواد ببیندش نه از روی دلتنگیه نه چیزی مثل این، فقط طبق معمول دنبال راهی میگرده تا زندگی مزخرفش رو از اینی که هست بدتر کنه.
همونطور که فکر میکرد احضارش چه دلیلی ممکنه داشته باشه وارد سرسرای بزرگی شد که لوسیفر به تخت پادشاهیش تکیه داده بود. بال های مشکی پرشکوهش رو جمع کرد و با خم کردن سرش بهش احترام گذاشت.
لوسیفر نگاه پر تحسینی به کوچکترین پسرش انداخت. اون پسر از تمامی فرزندانش زیبا تر و با شکوه تر بود و همین هم باعث افتخارش بود و هم تنفرش.
چهره خونسرد و زیبای فرشته گونه اش به مادرش رفته بود و همین لوسیفر رو عصبی میکرد و باعث ایجاد تنفر عمیقی توی وجودش میشد.
+ با من کاری داشتید؟
_ برات یک ماموریت دارم
+فکر کنم ازتون خواسته بودم تا مدتی من رو به ماموریت نفرستید...من نمیفهمم از بین تمامی فرزندانتون چرا گیر دادید به من؟
_ الان داری از دستورم سرپیچی میکنی؟
+ پدر
_ مگه بارها بهت نگفتم من رو پدر صدا نکنی
+ باید چیکار کنم؟
_ کار خیلی اسونیه فقط میخوام باعث بشی یک فرشته عاشقت بشه و به خاطرت قید بهشت رو بزنه. بعد هم اون رو میکشی و اکسیر وجودش رو برای من میاری
ژان با حرص به پدرش نگاه میکرد. اون نه تنها از نظر ظاهر بلکه از نظر اخلاق هم با بقیه فرزندان لوسیفر فرق میکرد.
+ و اگه انجام ندم؟
_ میخوای دیگه هرگز نتونی مادرت رو ببینی؟
ژان دست هاش رو از خشم مشت کرد و مردمک چشم هاش سیاه شد. لوسیفر با بیخیالی به صندلی باشکوهش تکیه داد و پسر سرکش و خشمگینش رو تماشا کرد.
+ انجامش میدم
_ خوبه.....2 ماه زمینی وقت داری
ژان بدون اینکه حرف دیگه ای بزنه، از سرسرا بیرون رفت و به سمت مقصدی که مدنظرش بود پرواز کرد. وقتی مقابل اون کوه بزرگ فرود اومد، بال هاش رو جمع کرد. برخلاق ساعتی قبل بین بال هاش پر های سفید زیبایی دیده میشد.
این بال های واقعی ژان بود، به خاطر اینکه مادرش یک فرشته بود و پدرش شیطان، رنگ بال هاش ترکیبی از پرهای سفید و مشکی بود ولی به دستور پدرش مجبور بود پرهای سفید رو بپوشونه. وارد غار شد و مادرش رو صدا زد.
+ مامان کجایی؟ شاه پسرت اومده
_ اینجام پسرم بیا داخل
ژان جلوتر رفت و با دیدن چهره مادرش لبخندی زد. خودش رو به آغوش مادرش رسوند و نفس عمیقی کشید. مادرش موهای به رنگ شب پسرش رو نوازش کرد.
ESTÁS LEYENDO
imagine Yizhan
Historia Cortaایمجین هایی با ژانرهای مختلف از کاپل جذاب و دوست داشتنی ییژان