Savage Love 🤍🖤 pt19

100 9 0
                                    

*دو روز بعد/صبح دوشنبه /تعمیر گاه جانگ:

_ هی جانگ هوسوک .... چطوری مرد؟

تهیونگ از پشت سر و در حالی که جیهوپ مشغول تعمیرات خودرو ای کلاسیک بود بهش سلام کرد که باعث تعجب و برگشت جیهوپ به پشت سرش شد:

_ اوووو.‌‌‌... ببین کی اینجاست!! ..... راه گم کردی کیم؟..... بیا اینجا پسر....

و در حالی که دست و صورتش سیاه و روغنی بود به طرف تهیونگ اومد و خودش رو توی بغل پسر انداخت اما دست هاش رو دور گرفت

_ اوع.... متاسفم.... از شدت ذوق دیدنت حواسم نبود سیاه و روغنی ام ...
_ اشکالی نداره.... خودتو ناراحت نکن پسر ...

_ خب

К сожалению, это изображение не соответствует нашим правилам. Чтобы продолжить публикацию, пожалуйста, удалите изображение или загрузите другое.


_ خب.... چیشده که اینجا تشریف آوردی ؟.... به کلاست نمیخوره کمتر از بار و کازینو و رستوران بری .... تازه بادیگارد هات هم نمی‌بینم.....
_ اوممم..... می‌خواستم درباره یه موضوعی از یه دوست کمک بگیرم که مورد اعتمادم باشه .... پس فقط یاد تو افتادم هوسوک.... میدونی ... خب راستش منو یاد یه دوست قدیمی ام میندازی .... زمانی که توی کره بوکسور بودم... اون آدم برام مثل نورِ توی تاریکی بود با رفتاراش و مهربونی هاش روح سرد و تاریک منو کم کم داشت گرم و پرطراوت میکرد اما ...هعییی.. بگذریم .... خب... واسه همین فکر کردم فقط میتونم به تو اعتماد کنم رفیق....
_ درکت میکنم پسر.... من همه جوره پشتتم ... میدونی که بیخود نمیگم ... خوشحال میشم اگه برات کمکی ازم بربیاد....
_ پس اگه وقت داری ازت میخوام امشب ساعت ۱۱ بیایی شهربازی کنار ساحل ... البته باید اینو بهت بگم ؛ کاری که میخوام برام بکنی خیلی خطرناکه ... بیشتر از این نمیتونم اینجا توضیح بدم چون ممکنه آدمای جک تعقیبم کرده باشن .... اما اگه نخواستی خودتو توی خطر بندازی لازم نیست بیایی. منم ازت دلخور نمیشم پسر .....

سپس با لبخندی دستش رو روی شونه جیهوپ گذاشت و از تعمیرگاه خارج و سوار موتورش شد.
توی مسیرش که از یک جاده بیابانی باریک در حال موتور سواری بود ؛ فکرش طرف دوست صمیمی گذشته اش افتاد ؛ جونگکوک؛ کسی که قرار بود تا آخر عمرش مثل برادر کنارش باشه و توی خوشی ها و مشکلات همدیگه رو حمایت کنن ؛ به این فکر می‌کرد ؛ الان که به شدت به وجود یه رفیق مطمئن احتیاج داره تا بتونه نقشه اش رو عملی کنه ؛ اگه الان جونگکوک کنارش می‌بود چطور کمکش میکرد و چه واکنشی نشون میداد!

 On the green road    🔳  (VKook)Место, где живут истории. Откройте их для себя