PART 29

65 20 14
                                    

بعد از تماشای انتظار مشتاقانه‌‌اش، نفس عمیقی می‌کشم و...

+می‌تونم چند تا سوال از شخص شما داشته باشم؟.

هم‌دستی صدای نفس‌ها با سکوت...

پس قدرت یعنی این.

میون تموم خیرگی‌ها این نگاه پدرم بوده که گرمی می‌بخشیده به دل.

_بپرس.

لبخند می‌زنم؛ تجاری و خونسرد.

+تصمیم دارم سوال به سوال، طبق روش سقراطی پیش میریم. پیشاپیش ازتون می‌خوام که فکر نکنین در حال بازجویی هستم.

لبخند کجی که کنج لب‌های امپراتور نشسته از رضایتش می‌گفته.

_می‌شنوم.

برای تسلط بیشتر و بهتر، چرخشی به سر و تن میدم... می‌خوام وزیرها رو هم زیر سوال و ذره‌بین ببرم و به چالش بکشم.

+هر امپراتوری از همون کودکی آموزش می‌بینه و یکی از این بدیهی‌ترین‌ها علم جغرافیاست، خب... شما باید بدونین دریاها مرزبندی میشن، درسته؟. لطفاً برامون توضیح بدین.

حیرت نامحسوس چشم‌هاش...

_طبق قراردادها، دریاها به چند بخش تقسیم میشن؛ آب‌های داخلی، دریای سرزمینی و منطقه‌ی نظارت، قسمت اقتصادی و در آخر آب‌های آزاد.

+دریای سرزمینی تحت حاکمیت مطلق کشورش هست و هر حرکتی بدون اطلاع و اجازه توسط باقی کشورها در این منطقه می‌تونه به کشور مالک حق تیر بده و عملیات بده و همین‌طور حق انحصاری استفاده از دریا رو داره و باید امنیت رو برقرار کنه.

_درسته... البته که رفته‌رفته با هر مایل فاصله و دور شدن از اختیارات کشور کم میشه، در منطقه‌ی نظارت هم، کشور مالک می‌تونه در زمینه‌ی رسومات و بهداشت و مهاجرت اقداماتی و مجازاتی برای خلاف‌ها انجام بده و همین‌طور توانایی کنترل محدودی داره.

باز هم لبخند...

از همراهی امپراتور لذت و نهایت استفاده رو می‌برم.

+و بخش تجاری و اقتصادی چطور؟.

چند ثانیه مکث...

_دولت ساحلی می‌تونه تدابیری در مورد بهره‌برداری و حفاظت و مدیریت منابع دریایی اعمال کنه و همین‌طور احداث جزیره‌ی مصنوعی و پژوهش‌های علمی هم از گزینه‌های مورد استفاده برای دولت هست، کشور تو این بخش دیگه مالک نیست بلکه مسئول و محافظه و در آخر هم باید قسمتی از صید اضافه‌ی اومده خودش رو در اختیار باقی کشورها بگذاره.

-احمق!.

لب بر هم می‌فشارم تا خنده‌ام رو خفه کنم؛ صدای کلافه و خسته‌ی گرگم که امپراتور رو محکوم به حماقت و نادانی کرده بی‌نهایت سرگرم کننده بوده.

DANDELIONWhere stories live. Discover now