Chapter 39

366 53 25
                                    

روز جشن مسیح

داستان از نگاه تیفانی

سعی کردم تو انتخاب لباسم دقت کنم و سکسی به نظر بیام.
لباسمو جوری انتخاب کردم که میدونستم هری خوشش نمیاد جاستین و درو دستش منو اونجوری ببین.
هری از جاستین متنفر و بهترین استارت برای متنفر کردن اون از خودم لاس زدن با جاستینه.
پس باید به بهترین شکل ممکن جذاب و سکسی به نظر بیام و رفتارمم باید هوس انگیز باشه.
آره اگه من بتونم اون جاستین لعنتی رو به سمت خودم بکشونم و باهاش رابطه برقرار کنم.....
اونوقت اونم به هپاتیت مبتلا میشه و حداقلش این دلمو خنک میکنه.
برام سخته...واقعا برام سخته که باید این کارارو انجام بدم و.....حتی فکر به رابطه داشتن با جاستینم.....
پووووووووووووووووووووف.
مو به تنم سیخ میکنه.
اما چاره‌ی دیگه‌ای ندارم.
*بعد از مطلع شدن از بیماریم من دیگه اون تیفانیه سابق نیستم.
خیلی چیزا تو من عوض شده.....خیلی چیزا.
من خودم جاستینو نابود میکنم.
نابودش میکنم.
از بین میبرمش.
با خاک یکسانش میکنم.
باید به زین بگم که منو ببره تو گروهشونو بشم یکی از اعضای اصلیه باندشون.
میدونم که زین این کارو واسم میکنه.
اون برای من خیلی ارزش قائله و به حرفم گوش میکنه.
من وقتی دیگه نمیتونم برای خودم زندگی کنم.....پس حداقل میتونم برای مردم زندگی کنم.
درسته که آمریکا کشوری نیست که من توش متولد شدم و وطن اصلیه خودم نیست ولی من اینجا بزرگ شدم و برای از بین بردن فساد توی جامعه‌ام *هرکاری میکنم.
(حالا بعدا جریان دخترارو رو میفهمید که کجایین و چه بلایی سر زندگیشون اومده)
یه نفس عمیق کشیدم و از این فکرا اومدم بیرون من خیلی برای انجامشون مسّمم.
یه دوش گرفتم و پیراهن مشکیه خیلی کوتاه و جذبم رو تنم کردم.
اون کاملا فیت نتم بود.
جلوی سینش لختی بودو خطه سینم کاملا مشخص بود.
کفش‌های مشکیه پاشنه بلندم رو پوشیدم و با یه رژ بنفش خیلی تیره‌ی ژله‌ایه براق و سایه و خطه چشم مشکی با ریمل آرایشمو تکمیل کردم.
موهای فرمو اتو کشیدم و کاملا لختشون کردم.
لخت شده‌ی موهام تا پایین کمرم میرسید.
فرقم رو به سمت راست باز کردمو
سمت چپ که حجم موهام کمتر بودو سه تا بافت کفه سر زدم و انتهای سه‌تا بافتی که بهم میرسیدن رو یه گل سر بنفش خیلی تیره که شبیه گله طبیعی بود و با رژم ست بود زدم.
و سمت راست موهامو که با باز کردم فرق پر حجم تر شده بودو ریختم تو صورتم و سمت چپشو ریختم پشتم.
قیافم خیلی عوض شده بود.
از یه دختره پاک و معصوم تبدیل شده بودم به یه دختر جذاب و سکسی.
و منم همینو میخواستم.

*حتما بخونید*

بچه‌ها عکس لباس و کفش و مدل آرایشش رو گذاشتم.
فقط مدل موهاشو خودم توصیف کردم اون چیزی که مدل موهای اون دختره هست نیست.
درضمن غر نزنین که چرا این چپتر انقدر کوتاه بود.
چپترای 39 40 41 42 43 همینجوری کوتاه هستن.
برای همین خیلی تند تند آپ میکنم.
این چپترا حاظر شدن دخترا و چپتر 44 حاظر شدن پسرا و رسیدن مهمونا و شروع شدن جشن هستش.
از چپتر 45 دوباره برمیگرده به روال اصلیش.

My Lost HalfWhere stories live. Discover now