داستان از نگاه بیریتنی
همهی دخترا لباسای خودشونو خوشون با سلیقهی خودش انتخاب کردن.
ولی لویی نذاشت که من لباسمو خودم انتخاب کنم.....نمیدونم چرا!!!
اون یه پیراهن کوتاه که قسمت بالا تنش راه راه سفید مشکیه افقی و دامنش مشکی بود رو برام انتخاب کرد و بدون سوال کردن و نظر خواستن از من اونو برام خرید.
و این منو عصبی میکرد و داشتم از دسته لویی حرص میخوردم
من نمیدونم حالا چرا انقدر اصرار داشت که حتمانم راه راه باشه؟؟؟
(خخخخخخخخخ اول هویج حالاهم که لباس راه راه خدا به داد بیریتنی برسه تا این لوییه زورگو)
رسیدیم خونه و من اولین کاری که کردم مثله همه رفتم تا یه دوشی بگیرم.
از حموم اومدم بیرون و موهای مصریه قهوهایه روشنم رو با اتو صافه صافش کردم و چتریهاییم که امروز تو آرایشگاه زده بودم و خیلیم بهم میومدم سشوار کشیدم که یه کم پف دار به نظر برسه.
موهام خیلی ساده و شیک و قشنگ به نظر میرسیدن و از نظر خودم اصلا نیازی به شینییون نبود.
صورتمو حالت گیریم آرایش کردم و پشته چشمم یه خطه چشم نازک کشیدم و بالای چشممو با سایهی رنگ پوست و کرم به چشمم جلوهی قشنگی دادم.
توی چشمم خطه چشم کشیدم و این چشمای سبزمو درشتتو زیباتر میکرد.
چشمای سبزم به موهای قهوهایه روشنه مصریه چتری دارم خیلی میومد.
یه رژ لب قرمز زدم و لباسی که لویی برام خریده بودو پوشیدم.
کفشهای مشکیه پاشنه بلندمم پوشیدمو حالا دیگه من کاملا حاظر بودم.راستی بچهها چپتر 39و40 برا خیلیا باز نمیشد.
من پاک کردم دوباره آپ کردم.
برا همین رای و نظراتی که اولش گرفته بودم از بین رفت.
حالا براتون باز شده؟؟؟
برای اینکه چپتر 39 دیرتر از 40 آپ شد رای و بازدیداش کمتره.
برای اونایی که ندیدن برن چپتر 39هم ببینم.
میشه یه خواهشی بکنم؟؟؟
اونایی که تو چپتر 39 و40 کامنت گذاشته بودن و رای داده بودن میشه دوباره رای بدن و کامنت بذارن؟؟؟
چون کامنتام و رایای اولیم از بین رفت خیلی دلم سوخت.
میشه؟؟؟
لطفا.عکس از مدل لباس و کفش و آرایشش گذاشتم.