-منظورت چيه كه استفا دادى؟هرى چرا اينكارو كردى؟
لو اخم كرد و صداشو بالا برد
-من ديگه بهش نيازى ندارم..واقن ميگم لو ...
هرى اروم گفت و لبخندى زد و لو اروم خنديد
-باشه ولى اينم بگم اين باعث نميشه كه اجاره خونتو ندى
نيشخند زد و هرى اروم خنديد و دستاشو رو پهلوهاى لو گذاشت و به خودش نزديكترش كرد
-البته تو ميتونى با يه بوسه ى فرانسوى جبرانش كنى
لو گفت و رو لباى پسر فرفرى لبخند آورد و حالا اين هرى بود كه بى معطلى لباشو به لباى لو كه از هم بازشون كرده بود نزديك كرد و با وارد كردن زبونش تو دهن لو بوسَشونو شروع كرد
لو دستشو تو موهاى نسبتا فر هرى برد و زبونشو تو دهنش مكيد و چشماشو روهم فشار داد
چقدر بوسيدن لباى قرمز و نرم اون پسر لذت بخش بود
به آرومى از هم جدا شدن و هرى دستشو سمت كلاه لو برد و پايين تر كشيد و زيپ سوييشرتشو بالاتر برد-آماده ى اولين خريد كريسمسيون هستى؟
لو سريع سرشو تكون داد
-معلومه كه هستم
انگشتاشو تو انگشتاى هرى قفل كرد و سمت در كشيدش
[دستات جورى تو دستام قفل شده انگار كه فقط مال من ساخته شدن]
.
.
.
.
.
.
.
.
اين قسمت خيلى خيلى كم بود واسه همين يه قسمت ديگه آپ ميكنم ..شايدم دو قسمت:|
به هرحال يه طورى آپ ميكنم كه فردا تموم شه:|
شماهم از دستم راحت شيد 😂
راى و نظر فراموش نشه ماى نونير:)
YOU ARE READING
Friends [L.S]
Fanfiction[Completed] [ هرى ادوارد استايلز ، اونطورى بهش نگاه نكن شما فقط دوتا دوستيد ]