اگر دریای آرام ذهنت را مانند این طوفان جلو ببری و قاصدک توفنده و سرد احساساتت را آنچنان به بالا هدایت کنی، سایه ای در قالب آرامش لبخند پوچت را در آغوش بی رنگش می گیرد و غنچه اشک ها، جسم نا آرامت را با لرزش های امید پیوند خواهد زد، آن موقع است که فراموش نخواهی کرد و صدای کور یخبندان وجودت ، سکوت بی ارزش بودنت را فریاد خواهد زد ، و به تو یاد آوری خواهد کرد که خسی بیش نیستی!»