(می دونی؟)
لحظه های اخر که میخاس بره شبایی که میخاست بخوابه بعد از حرفایی که میزدیم بازم برام کافی نبود
وقتی داشت شب بخیر میگفت وقتی داشت خدافظی میکرد اروم زیرلب پشت سر هم زمزمه میکردم میشه نری؟میشه نری؟توروخدا نرو ،نرو،نرو... کاش نمیرفت .. کاش میموند و مینوشت نمیخام برم میخام تا صبح باهات حرف بزنم میخوام تا صبح فقط صداتو بشنوم دلم میخاد تا صبح تو صفحه چت تو باشم،
میخواستم مثل قبلنا تا وقتی خوابش ببره تو صفحه چت من باشه و وقتی خوابش برد مبایلش روشن بمونه تا بتونم تا خوده طلوع خورشید از قشنگی چشماش بگم، از قشنگی صداش وقتایی که اروم زیرلبی میگفت دوست دارم، از قشنگی صداش وقتی دوتامون لخت رو تخش باهم یکی شده بودیم و بهم گفت یه بند انگشت مونده تا عاشق شه، از قشنگی کلمه هاش وقتی اولین بار بهم گفت تمام ذهنش شده من، از قشنگی وقتایی که دستامو میگرفت و فشار میداد ، وقتی تو گوشم بهم لقبای قشنگ میداد ، وقتی بهم میگفت جونش به جونم وصله، وقتی با مهربونیش جذبم کرد و از حسادت دوسش داشتم و یه دفعه پاشدم دیدم عاشق شدم،
کاش خیابونا وقتی منو تو توشیم بزرگ تر شه،خلوت تر شه، کاش کافه هایی که منو تو توشیم رمانتیک تر شه، کاش جدولای خیابونایی که توش راه میریم پرنگ تر شه، کاش هیچ وقت اون شبی که بدون شب بخیر تو میخاد بگذره صبح نشه، کاش اهنگایی که اخرش به جدایی ختم میشه هیچ وقت تو ضبط ماشینت پخش نشه،
کاش رو تختی که انقد عشق بازی میکنیم روش هیچ دختر دیگه ای نخوابه، کاش هیچ کس از نبودن منو تو باهم نگه نفسم.. چیکار کردی باهام؟! چیکار کردی که تنم بهت گره خورد اینطوری؟ چیکار کردی که با هر نبودنت تو هر دقیقه دلم ریزه ریزه میشه؟ چیکار کردی که بعد از چند ساعت ندیدنت دلم برات پر میکشه؟ مگه کی هستی اصلا؟ چطوری شد رسیدیم به اینجا ؟
حالا اگه نباشی ، فک کنم تا اخر عمرم باید زمزمه کنم نرو،توروخدا نرو.. نرو..نرو..باید جلو اینه وایسم و به خودم نگاه کنم، بعد فقط بگم کجای تنمو لمس کنم که نباشی؟!
