part 13

938 94 22
                                    


(سلامم،خواستم هشدار بدم اين پارت حاوي اسماته اگه خوشتون نمياد نخونيد و اينكه هروقت كنار پارت علامت ممنوعه بود همون اسماته ال د لاوو )

ليام از دفتر بيرون اومد و سوار ماشين شد وقتي كه كمربندش و ميبست گوشيش زنگ خورد اسم نحص هرمن روي گوشي ظاهر شد.

-هي بيوتيفول بوي

+(ليام نفس عميق كشيد و سعي كرد وقتي هرمن داره بازيش ميده اونم
همين كارو بكنه و هيچي به روي خودش نياره)هي سكسي من.

-هولي شتت تو همين الان منو سكسي من صدا زدي پين!
+هستي چون،نيستي هرمن؟
-نميدونم شايد؟شايدم نه بيخيال اينا براي گرفتن پول زنگ زدم

+اتفاقا تو ذهنم بود هرمن يه لحظه صبر كن

ليام از ماشين پياده ميشه تا راحت تر صحبت كنه.

+داشتم ميگفتم هرمن پولت و ميدم ولي ميخوام قبلش ببينمت،يجورايي دلم براي گذشته تنگ شده.

-(هرمن تعجب ميكنه ولي همون لحظه يچيزايي حس ميكنه) جزئي از نقشته؟

+نه هرمن من تو زندگيم جديدا بهم ريختم نياز دارم به كسي تا بتونم اين خلا و رفع كنم نه كه فكر كني قراره كاري كنم من فقط ميخوام ببينمت براي اخرين بار.

-انتظارشو نداشتم ميدوني اين فقط يكم غير منتظره بود شايد چون خيلي وقته قرار دادمون تموم شده و فكر نميكردم بخوايش يا فكر نميكردم بهش فكر كني.

+همه چيز بهتر بود قبل اينكه تو وارد بازياي كثيفي بشي كه تهش از زندان سر دراري و باعث شه منم تو دردسر بندازي...

-بهت محلشو ميگم نه نميخواد تو خونت ميبينمت؟

+كِي؟

-هروقت تونستم.

+من بيكار نيستم هروقت تو ازم بخواي بتونم ببينمت
-امشب؟

+باشه منتظرت ميمونم بيا

-برات بهتره كه نقشه نباشه.

+نيست هرمن نيست،ميبينمت.

ليام دوباره سوار ماشين ميشه و گاز ميده به سمت خونه حركت ميكنه بدون اينكه بدونه زين دم در واستاده و رفتنشو نگاه ميكنه...

Forgive me sunshine [Completed]Where stories live. Discover now