Chapter 19

1.1K 191 2
                                    



Taehyung pov

با چشمای باز روی تخت دراز کشیده بودم.

صدای نفس های آروم یونگی هیونگ از مبل نزدیک تختم میومد...

آه...

مطمئنم جیمین یه چیزایی بهش گفته...

*چند ساعت قبل*

به بدنم کش و غوصی دادم و تی وی رو خاموش کردم.

-هیونگ این چهارمین فیلم امروز بود. ساعت یازده شده. دیرت نشه؟

خیلی ریلکس پرسید: چرا باید دیرم بشه؟

اوه نه.

خواهش میکنم نه.

-هیونگ نکنه...

+هوم... نکنه میخوای پرتم کنی بیرون؟

میدونستم...

-ن... نه... ولی...

+ولی؟! آه... واقعا میخوای برم، نه؟

-نه نه نه هیونگ.... هیچی . تا هر وقت که میخوای بمون. اصلا تا هشت آلبوم بعدیتم همینجا بشین.

زیر لب گفتم: البته نه که از صبح تا حالا هشت تا آهنگ نوشتی...

هیونگ از جاش بلند شد و سمت اتاقم راه افتاد.

+من روی مبل میخوابم... با اون سر و وضعت بهتره تو رو تخت بخوابی. ولی بد عادت نشو دفعات بعدی بی چون و چرا تخت به من میرسه.

نفسم رو سنگین بیرون دادم و به سقف خیره شدم.

+کیم ته ته. گم شو بیا بگیر بخواب. مثل روح شده قیافه ت!

-من خوابم نمی...

+تهیونگ.

-هوف....

با بی میلی از جام بلند شدم و به اتاق رفتم.

نیم ساعت رو فقط تظاهر کردم که خوابیدم...

*پایان فلش بک*

نفسم رو کلافه بیرون دادم و سرجام چرخیدم.

به ساعت روی دیوار نیم نگاهی انداختم و بعد از اینکه دیدم ساعت از دو گذشته، از خواب گذشتم و بلند شدم.

ژاکت چرمیم، گوشیم و کلیدم رو برداشتم و از خونه بیرون اومدم.

به محض اینکه پام رو از خونه بیرون گذاشتم، هوای سرد شب صورتم رو بی رحمانه نوازش کرد.

Deprecidal Love | MinV Where stories live. Discover now