اسم:کیم جونگ کوک
سن:15 (عاقا میدونم پونزده سالش نیس ولی شما اینطوری تصور کنین)
شخصیت:جونگ کوک از همون اول با بیماری CDD به دنیا اومد اما بعد از یه اتفاق درحالی که فقط چهار سالش بود،دیگه نتونست حرف بزنه و به هیچ کسم نگفت که دقیقا چه اتفاقی براش افتاده.اون از چیزای کیوت خوشش میاد,دوست داره که بهش توجه کنن,وقتی خجالت میکشه،عصبانیه یا شرمنده میشه گوشاش قرمز میشن.یه داداش بزرگتر داره که اسمش سوکجینه.اسم:کیم تهیونگ
سن:17
شخصیت:سال آخر دبیرستانه و خیلی محبوب و مهربونه اما بعضی وقتا خیلی رو مخ جین میره و مزاحمش میشه.اون تک فرزنده و باباش....خب خودتون بخونین تا بفهمین.اسم:کیم سوکجین
سن:25
شخصیت:جین معلم کلاس بچه های خاص و استثناعیه.همون کلاسی که جونگ کوک توشه.اون همیشه از جونگ کوک به خوبی مراقبت میکنه.اون یه کراش خیلی بزرگ رو دبیر زبان کیم نامجون دارهاسم:کیم نامجون
سن:23
شخصیت:معلم انگلیسی دبیرستانه وخیلیم مهربونه. یه حسایی به معلم بچه های خاص،یعنی سوکجین داره که از دبیرستان تا الان میشناسش. اون هم به همون اندازه ای که جین از جونگ کوک مراقبت میکنه،از جونگ کوک مراقبت میکنه و دوسش داره.
اون یه فرزندخونده داره که اسمش جیمینه و همکلاس جونگ کوکه.
نامجون عاشق کتاب خوندن و مراقبت کردن از کساییه که دوسشون دارهاسم:مین یونگی
سن:17
شخصیت:سال آخر دبیرستانه و کاپیتان تیم بسکتباله.زیاد حرف نمیزنه مگراینکه واقعا مجبور بشه.خیلی به خوابیدن علاقه داره.اسم دوست پسرش هوسوکه.از این که از جیمین مراقبت کنه خوشش میاد چون خیلی بچه ی شیرینیه و ازقلدرا بدش میاد.اسم:جانگ هوسوک
سن:17
شخصیت:اون خیلی باحال،پرسروصدا و البته عاشق یونگیه و خیلی حسودیش میشه اگه اونو از دست بده.اون میتونه مثل درد توی کون باشه(بخدا نویسندش اینطوری نوشته بود•_•)ولی اهمیتی نمیده و واس خودش راحته.اسم:کیم جیمین
سن:16
شخصیت:جیمین هم توی کلاس بچه های خاص با جونگ کوک درس میخونه.اونا بهترین دوستای همن حتی با اینکه خیلی باهم سر و کله میزنن.وقتی میگم سروکله میزنن منظورم اینه که جیمین ناله میکنه و نق میزنه و جونگ کوک با صورتش ادا درمیاره.جیمین خیلی نرمه و روی لپاش کرک داره.همش به باباش نامجون و دوستش یونگی که خیلی دوسش داره میچسبه .
جیمین سندروم تورت داره اما خفیفه و فقط مواقعی که هیجان زده میشه یا عصبی و نگرانه خودشو نشون میده.اون بعضی وقتا میره سر کلاس سال آخریا پیش باباش چون باهوشه و میتونه یسری کارا رو خودش انجام بده,اما بعضی وقتا خیلی زود آشفته و پریشون حال میشه.
.
.
.
فک کنم تا اینجا متوجه شده باشین که با فیک(میشه گفت)کیوتی طرفیم😁
اگه زحمتی نیست اون ستاره ی پایین صفحه رو با انگشت مبارکتون لمس کنین و ووت بدین
مرسی اه😜
YOU ARE READING
SILENT | VKOOK
Fanfiction"هی جونگ کوک میشه لطفا باهام حرف بزنی؟" ''م_من هم_همیشه باهات ح_حرف میز_زنم ته ته'' چی میشه اگه پسر بد مدرسه، کیم تهیونگ، بخواد به جونگ کوکی که نمیتونه حرف بزنه کمک کنه؟ اما تهیونگ یه راز کوچولو داره... +این فیک روند اصلیش از پارت 7 به طور جدی شروع...