سلام و درود گاد بر واتپدیون!
دارم یه فیک دیگه ترجمه میکنم👀
(یکی از دوستام گفت ترجمه نکن ولی من ترجمه کردم:/فک کنم اگه ببینه سرمو میکنه😶)
پارت اولشو همین امشب میزارم😋😎
فقط یه تفاوت خییییییلی مهم وجود داره...
اونجا دیگه خبری از جونگ کوک کیوت و سافت نیست:/با یه دیکهد به تمام معنا طرفین
ژانرشم طنزه و یکم زیادی مثبت هیجدهه-_-
خودم که خیلی دوسش دارم شماهم دوسش داشته باشین💜
YOU ARE READING
SILENT | VKOOK
Fanfiction"هی جونگ کوک میشه لطفا باهام حرف بزنی؟" ''م_من هم_همیشه باهات ح_حرف میز_زنم ته ته'' چی میشه اگه پسر بد مدرسه، کیم تهیونگ، بخواد به جونگ کوکی که نمیتونه حرف بزنه کمک کنه؟ اما تهیونگ یه راز کوچولو داره... +این فیک روند اصلیش از پارت 7 به طور جدی شروع...
