9-CARE FOR YOU

4.3K 787 615
                                    

خونه ی کیمز(کیم ها:/)
_______

_نامجون بخدا خیلی بیکاری.
جین همینطور که نامجون اونو از تخت پایین می‌آورد میخندید:_واقعا لازم نبود این وقت صبح بیای تا مراقبم باشی.

نامجون یکم مکث کرد ولی بعد تصمیم گرفت اون لبخندهای جذابشو تحویل جین بده:_هرچی دوس داری بگو من که فقط بلا بلا بلا میشنوم
همونطور که حدس میزد جین دیگه غرغراشو تموم کرد پس رفت توی آشپزخونه.

جین یکم تو جاش وول خورد:_خودم عصا دارم

_خب مشکلیه اگه یه ورلدواید هندسام، کیم نامجون باجذبه عصات بشه؟
نامجون با پوزخند گفت

جین که به روحیه ی ورلد واید هندسامیش برخورده بود اصلا از شوخی نامجون خوشش نیومد:_اولا که ورلد واید هندسام منم،بعدشم واسه جونگ کوک میخوای چکار کنی؟

_داره تو هال با گوشیم بازی میکنه
نامجون همونطور که تکیشو به اپن داده بود گفت

_اون الان باید مدرسه باشه نامجون

_نگران نباش فکر اونجاشم کردم

.
.
.

چند دقیقه بعد صدای در زدن کسی اومد. نامجون رفت سمت در و بازش کرد که با یک عدد پسر مؤدب روبرو شد،کیم تهیونگ

_اوه خوب شد اومدی ته

تهیونگ موهای خوش رنگشو تاب داد:_فکر میکردی یه روزی اینقد از دیدنم خوشحال بشی؟اوه چرا که نه؟من واقعا پسر شیرینیم.

وقتی حس کرد خفن بودنشو خیلی خوب به رخ کشیده از کنار نامجون رد شد و رفت تو خونه.

جونگ کوک سرشو از توی گوشی نامجون در آورد تا ببینه کی اومده و وقتی فهمید تهیونگش اومده نیشش باز شد. دوید سمت پسر بزرگتر و بین بازوهاش جا گرفت

_هی جونگ کوک
تهیونگ جونگ کوک رو بغل کرد و گفت

جین بعد از چند قرن تلاش متوالی بالاخره تونست خودشو بدون کمک نامجون به پذیرایی برسونه:_سلام تهیونگ تو اینجا چکار میکنی؟

تهیونگ که داشت به فانتزیاش با جونگ کوک و به فاک دادنش فکر می‌کرد با گونه های سرخ جواب جینو داد:_امم..من چیزه ااا من اومدم بیبی بویمو ببرم مدرسه.

جین با یه نگاه وات د هل نگاش کرد و تهیونگ فهمید که گند زده:_هاه!اگه حتی 0.000002ثانیه فکر کردی که میزارم تو جونگ کوکو با ماشینت ببری مدرسه یه گراز ماده ای!
جین گفت و دست به سینه ایستاد

_سخت نگیر اون فقط میخواد کمک کنه
نامجون از تهیونگ دفاع کرد ولی میدونست ممکنه بعدا پشیمون بشه

جین آهی از سر ناچاری کشید:_خیلی خب باشه. ولی اگه چیزیش بشه پارت میکنم

_اول باید بگیریم هیونگ

 SILENT | VKOOKWhere stories live. Discover now