All Of Me

11K 160 14
                                    

#پارت33

خیلی خودمو کنترل کردم تا حالم بد نشه دست چپم آزاد بود و روی رونم گذاشتم و از شدت سرمای آب سرد ریخته شده روی بدنم مشت کردم و ناخونام به رونم کشیده شد اونقدر محکم این کارو کردم که سوزش خراششو حس کردم.
سرمو روی بازوی راستم که با دستبند بسته شده و بالا بود چسبوندم و چشامو بستم به صدای موزیکی که از بیرون میومد گوش میدادم و خودمو روبروی ارباب تصور میکردم که دستشو روی کمرم گذاشته داره به چشام نگاه میکنه و منم با ریتم موزیک بدنمو تکون میدم و اون به من لبخند میزنه منم دستامو دو طرف صورتش میذارم و بهش میگم که چقدر دوستش دارم.
توی همین افکار بودم که یهو در باز شد نور چراغ توی چشمم زد و چشامو ریز کردم و سرمو پایین انداختم ارباب دستشو زیر چونم گذاشت و صورتمو بالا آورد دستبندو از دستم باز کرد کاملا بی حس شده بود قلادمو گرفت و کشید تا بلند شدم.
+ اینجارو کاملا تمیز میکنی و میری حموم
- چشم ارباب
وقتی بیرون اومدم و ساعتو دیدم ظهر شده بود رفتم داخل حموم و آب داغ رو باز کردم و خودمو شستم و با حوله کاملا خشک کردم از حموم بیرون اومدم روی زمین چهار دست و پا شدم به سمت ارباب که جلوی اوپن آشپزخونه وایساده بود و با گوشیش کار میکرد رفتم به پاهاش رسیدم روی پاشو بوسیدم صورتمو بهش مالیدم گرمای پاش روی صورتم حس خوبی داشت قلادمو گرفت و بلندم کرد روبروش ایستادم قلادمو از گردنم باز کرد.
+ برو آماده شو ناهار با دوستم قرار دارم
- با کی آقا؟
+ همونیکه توی مهمونی دیدیش
- چشم آقا
رفتم توی اتاق لباسامو پوشیدم کیفمو برداشتم و به اتاق دیگه رفتم تا از آینه استفاده کنم ناخونام از قبل لاک قرمز داشت رژ قرمز هم زدم و خودمو آماده رفتن کردم.
مثل همیشه زودتر از من حاضر شد و جلوی در منتظر من ایستاده بود.سوار ماشین شدیم این بار هم موزیک خارجی ملایمی پخش شد ولی خواننده مورد علاقش نبود اما دوسش داشتم.
- ارباب خواننده این آهنگ کیه
+ چطور؟ دوسش داری؟
- آره خیلی خوبه اصن شما هرچی گوش میدین خوبه
+ جان لجند (john legend)
- ترجمش چی میشه ارباب
+ میگه من تمام خودمو بهت میدم توام تمام خودتو بهم بده
ساکت شدم به آهنگ گوش دادم و به صورتش نگاه میکردم به دستاش روی فرمون به اخمی که به دلیل نور آفتاب توی چشماش بود. صورتشو چرخوند و نگاهی به من کرد و دوباره چشماشو از من گرفت و به جلو خیره شد.
+ بیرونم نگاه کنی بد نیس
- بیرون چیز جذابی واسه دیدن نداره
+ جلوی اونا باید منو چی صدا بزنی؟
- مسعود
+ حواست باشه که یادت نره چون میدونی اگه یه نفر دیگه بفهمه چیکارت میکنم
- بله ارباب کاملا حواسم جمعه
بالاخره رسیدیم به کافه رستوران پیاده شدیم و داخل رفتیم چن تا تخت اون طرف تر علیرضا و پریسا رو دیدیم که مارو دیدن دست تکون دادن بعد از احوال پرسی و رو بوسی من با پریسا روی تخت نشستیم.
× چه عجب ما شما دوتارو دیدیم مسعود از وقتی که متاهل شده دیگه سراغ مارو نمیگیره چیکارش کردی نگین خانم
- خب تمام وقتش مال خودمه دیگه
+ حالا یجوری میگه انگار خودش سینگله توام که بدون عشقت آب نمیخوری
×× مگه علیرضا جرات داره بدون من جایی بره حتما نگین جون هم همینو در مورد شما میگه مگه نه عزیزم؟
یه نگاهی به ارباب کردم و دیدم که یه ابروشو کج کرده و جدی به من خیره شده
- مسعود خودش دلش میخواد با من باشه همونجوری که من دلم اونو میخواد
+ جواب دندان شکنو داشتی؟
×× بله کاملا
اونا از قبل دو تا قلیون سفارش داده بودن که آوردن من قبل از این فقط یکی دو بار تجربه کشیدنشو داشتم ارباب و دوستش مشغول صحبت و قلیون کشیدن بودن پریسا هم کنار من اومد و به من تعارف کرد منم نگاهی به ارباب کردم که سرشو به علامت نه تکون داد منم به پریسا گفتم که نمیکشم.
×× بعد از اون مهمونی دعواتون شد؟
- دعوا که نه مقصر من بودم حق داشت عصبانی بشه ازش عذرخواهی کردم
×× من فکر میکردم قهر کنین
- قهر؟ نه مسعود اصن قهر نمیکنه همون موقع حلش میکنه
×× این خیلی خوبه که مشکلاتتونو با حرف زدن حل میکنین
- آره عزیزم با حرف زدن حل میکنیم!!!!
ازین حرف خودم خندم گرفت ولی جلوی خودمو گرفتم و ازینکه یه رابطه خاص رو با یه آدم خاص تجربه میکنم احساس خوبی داشتم.
بعد از حرف و قلیون و چای و این چیزا نوبت ناهار شد که مثل همیشه من همونیکه ارباب برام سفارش داد رو میخوردم غذا رو آوردن و علیرضا و پریسا غذاشونو توی یه ظرف ریختن که با همدیگه بخورن و به ما هم یه ظرف بزرگ دادن که همین کارو انجام بدیم ارباب ظرف رو کنار گذاشت و با اشاره سر به من فهموند که غذامو بخورم و خودشم جدا خورد.
×× عه شما چرا جدا جدا میخورین
+ چون اینجوری بهتره
×× باشه آقا مسعود حالا چرا اینقد خشن
غذامونو خوردیم و چند دقیقه ای به حرف زدن در مورد همه چی گذشت تا اینکه ارباب به ساعتش نگاهی کرد
+ خب دیگه بریم که نگین یکی دو ساعت پیش من باشه بعد برسونمش خونه
× باشه داداش بازم ممنونم امروز اومدی نگین خانم از شما هم ممنونم

#پارت34

من از پریسا خداحافظی کردم و اومدیم توی ماشین و به سمت خونه ارباب راه افتادیم توی مسیر حرف پریسا رو بهش گفتم و اونم مثل من خندش گرفت و من بعد مدتها خندشو میدیدم و ذوق کردم.
- ارباب آهنگ شاد ندارین؟؟
+ شاد؟؟ واسه چی؟؟
- خب من با چی براتون برقصم؟
+ با همین آهنگا
- با اینا که سخته آخه
+ حالا مگه بلدی
- نه مطمئنم بهم میخندین
+ تو میخوای من بهت بخندم یا میخوای برام برقصی؟
- هردوتاش ارباب
خندید و سرشو تکون داد فکر کنم توی ذهنش گفت از دست تو...
به خونه رسیدیم ارباب لباساشو درآورد و روی تخت رفت منم منتظر بودم تا بهم بگه کجا بخوابم
+ لباساتو درار بیا روی تخت
- چشم آقا
لباسامو درآوردم فقط لباس زیر تنم بود رفتم روی تخت منو کشید توی بغلش و سرمو روی سینش گذاشتم مثل یه رویا بود من توی بغلش بودم نفس عمیقی کشیدم و چشامو بستم پاهامو به پاهاش چسبوندم و لمسشون کردم سرمو بالا آوردم چشاش بسته بود منم لپشو آروم بوسیدم دلم میخواست لبامو روی لباش بذارم اما میدونستم اجازه چنین کاری رو ندارم.
اون خوابیده بود و من نگاهش میکردم اصلا نمیخواستم بخوابم دوست داشتم همینجوری توی بغلش باشم و ازش لذت ببرم ولی کم کم چشام سنگین شد شاید به خاطر آرامشی بود که اون لحظه داشتم منم خوابیدم.
با کشیده شدن انگشت ارباب روی صورتم بیدار شدم و چشامو باز کردم و نگاهم به چشماش افتاد
+ پاشو تنبل وقت رفتنه
- آقا دلم میخواد پیشتون باشم
+ اینو برو به مامانت بگو
- بهش میگم
+ چیو میگی
- حقیقتو
+ حقیقت چیه
- من عاشقتونم
+ باشه بگو من که دوس دارم
پامو آوردم بالاتر و زانومو به کیرش رسوندم و همونجا گذاشتم و یکم تکونش دادم از وقتی توی بغلش رفتم حالم عوض شده بود و الان اوج این خواستنم بودم
+ نگین نکن دیر شده باید بریم
- چشم آقا
به زور بلند شدم و رفتم جلوی آینه و ارباب لباساشو پوشید و به من نگاه میکرد منم داشتم با همون لباس زیرام آرایش میکردم ارباب اومد پشت سرم و بهم چسبید و من رژ توی دستم و روی لبم مکث کردم و از توی آینه نگاهش کردم دستشو روی بازوم گذاشت و اخم همیشگیشو داشت برجستگی جلوی شلوارشو پشتم حس کردم آب دهنمو قورت دادم و تمام تنم داغ شد و خیسی لای پام بیشتر از قبل شد ولی دستشو برداشت ازم فاصله گرفت و رفت منم دوتا دستمو روی میز گذاشتم سرمو پایین انداختم آه بلندی کشیدم...

ادامه دارد

#مسعود

...Where stories live. Discover now